تاملاتی عقلی پیرامون ادعای احمد | یمانی پدیا | دانشنامه مجازی مدعیان مهدویت
مقالات

تاملاتی عقلی پیرامون ادعای احمد

ادعای احمد اسماعیل بصری و تاملاتی عقلی پیرامون آنها

 

امام کاظم علیه السلام به هشام می فرمایند:

«يَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُول‌» کافی ، ج 1 ، ص 16

خدای را بر مردمان دو حجت است آشکارا و نهان. حجت آشکار، رسولان و پیامبران و امامان اند و حجت نهان عقل.
همانطور که در حدیث گرانقدر امام موسی کاظم علیه السلام بیان شده است حجت نهان برای مردم عقل است که می توان با کمک آن، مدعی دروغین را از راستین شناخت. عقل دریچه ای است که انسان را از طریق آن با فضای گسترده تر و عمیق تری از فضای حسی آشنا می کند. در این مقاله سعی بر آن داریم تا، برخی از ادعاهای اساسی احمد اسماعیل بصری مدعی امامت ، نبوت، سفارت، ، فرزندی امام زمان و… را از جنبه عقلی بررسی نمائیم.

یمانی ها معتقدند وصیت به تنهایی می تواند حقانیت صاحبش را ثابت نماید و نیاز به ادله دیگری نیست. همه حجج الهی از حضرت آدم تا خاتم با وصیت آمده اند و حقانیت خویش را ثابت نموده اند و به وصیت احتجاج کرده اند.  هیچ کس جز صاحب وصیت نمی تواند ادعای وصیت کند. هر کس به دروغ ادعای وصیت کند فوراً رگ گردنش زده می شود و جان به جان آفرین تسلیم می کند.

تاملاتی عقلی پیرامون ادعای احمد و حرف های یمانی ها:

خیلی مهم است که بدون هیچ گونه تعصبی، از جنبه عقلی و تحلیلی مسائل مربوط به این فرقه را مورد بحث و بررسی قرار داده و ادعاهای آنها را تحلیل و بررسی کنیم.

1- اگر چوپانی در وسط بیابان با شخصی که مدعی وصیت است برخورد کند باید به او ایمان بیاورد؟ آیا عقلانی نیست که آن چوپان بپرسد از کجا معلوم آن احمدی که در حدیث وصیت باشد تو باشی؟

2- اگر مدعی دروغین ادعای وصیت کرد چه؟ آنها اعتقاد دارند مدعی دورغین نمی تواند ادعای وصیت کند و فوراً هلاک شود.

3- اتفاقاً مدعیان دروغین فوراً نمرده اند. مثلاً من هم ادعا کنم احمد در حدیث وصیت هستم . آیا الان من هلاک می شوم؟ احمد تلگرامی آمد و یک عده به آن ایمان آوردند. امد و ین همه مدعیان دروغین داشتیم آیا فوراً هلاک شدند؟

جواب آنها: قانون هلاکت مدعی دروغین تا زمان آمدن مدعی راستین اجرا  می شود و مدعیان دروغین بعد از مدعی راستین دیگر نمی میرند.

در کتاب ارشاد العوام که متعلق به شیخیه ها می باشد به حدیث وصیت استناد می کند . به نظر شما برای چه کسی می گوید؟ در شرح کتاب فوق و در توضیح حدیث وصیت که نویسنده آن آقای طباطبایی است می گوید مراد از این احمدِ حدیث وصیت، شیخ احمد احسایی است یعنی تقریباً 200 سال پیش از احمد اسماعیل بصری.

گذشته ازین موضوع، حرف یمانی ها چیست؟ می گویند، قانونی که مدعی دروغین رگ گردنش زده می شود  تا زمان مدعی راستین است. یعنی از سال 1999 که احمد آمده، از آن زمان به بعد هر کس ادعا بکند دیگر رگ گردنش زده نمی شود.

4- اگر این قانون تا مدعی راستین جاری است، کسی که صدا و دعوت مثلاً مدعی راستین به گوشش نرسیده چه باید بکند؟ در دنیا و در ایران خودمان، حتی در کشور عراق که مکتب نجف در آن کشور است، افراد بسیار بسیار زیادی هیچ اطلاعی از احمد و موجودیت آن ندارند. با توجه به اینکه مدعیان دروغین بعدی نمی میرند آیا باید به این مدعی ایمان بیاورد؟

برای توضیح بیشتر: فردی که تا الان صدای احمد اصلاً به گوشش نرسیده با یک مدعی دومی روبه رو می شود که می گوید من همان احمد حدیث وصیت هستم، دلیلش هم این است که رگ گردنم زده نشده.  با توجه به قانون فوق رگ گردنش زده نشده، چون بعد از احمد آمده است. حال تکلیف آن مردم چیست؟ این چه قانونی است که مردم نمی توانند تشخیص بدهند کدام راست است کدام باطل؟

5-  اگر این قانون تا مدعی راستین جاری است، مردم از کجا مدعی راستین را بشناسند؟ زیرا همه مدعیان ممکن است بگویند: ما همان مدعی راستین اول هستیم.

در حالت قبلی، مدعی دوم بعد از آمدن احمد آمده بود. در این حالت، مدعی ادعا می کند که من همان مدعی اولی هستم. من احمد حدیث وصیت هستم. بسیارخُب. احمد واقعی که رگ گردنش زده نمی شود آن دروغین ها هم بنا به دلایلِ یمانی ها که رگ گردنشان زده نمی شود، حال تکلیف مردم چیست؟ که دقیقاً همین اتفاق هم افتاده. احمد تلگرامی هم دقیقاً همین ادعا را کرد و عده بسیار زیادی را هم به سمت خود جذب کرد. این چه قانونی است؟!

6- این همه مدعی آمده اند و نمرده اند لذا قانون شما غلط است که مدعی دروغین فوراً هلاک می شود.

آنها جواب می دهند این مدعیان دروغین که آمدند و رفتند و بعد ده سال مُردند، به وصیت احتجاج نکرده اند لذا نمرده اند، هر کس که به حدیث وصیت کتاب الغیبه شیخ طوسی احتجاج کند و بگوید من آن احمدم آن فرد می میرد.

7- بسیار خُب الان من ادعای وصیت می کنم و همچنین ، ادعا می کنم که همان مدعی راستین نفر اول هم هستم، آیا من هلاک می شوم؟

مضافاً اینکه خودِ فرقه احمد، چندین شاخه شده اند و همه هم ادعای وصیت و نفر اول بودن دارند.

8- راستی چه دلیلی بر زنده بودن احمد اسماعیل بصری است؟ شاید چون مدعی دروغین بوده مُرده است!

جواب می دهند در صفحه فیس بوک صوت می گذارد پس زنده است.

9- آن صوت را که یک نفر به راحتی می تواند تقلید کند مگر صوت راه شناخت حجت الهی است؟

جواب می دهند: صفحه فیس بوک امام احمد ، معجزه است و هَک نمی شود لذا قطعاً آن صدا، صدای احمد است.

می پرسیم مگر معجزه راه شناخت است و چیزی با آن ثابت می شود؟!؟! شما که اصلاً اعتقادی به معجزه ندارید و در یک جوابی کودکانه توجیه می کنید که معجزه راه شناخت نیست چون فرق بین سحر و جادو و معجزه را نمی توان تشخیص داد؟ این یک بام و دو هوا را چطور توجیه می کنید؟

10 – یعنی حتی خود یهودیان هم که مالک فیس بوک هستند نمی توانند هَک کنند؟ از کجا بدانیم که صاحبان فیس بوک نمی توانند هَک کنند؟ شاید دست احمد در دست یهودیان است و اصلاً اعجازی در کار نباشد.

از کجا بفهمیم هَک نشدن آن معجزه است؟ اگر احمد ادعای معجزه دارد، بی زحمت در ایتا یک کانال بزند . آن وقت اگر صاحبان ایتا نتوانستند هَک کنند حرف شما درست است.

کسی که اینقدر محکم می گوید صفحه من هَک نمی شود مشخص است که چه حامیانی دارد.

آنها جواب می دهند اراده خدا و امام بر این مطلب تعلق نگرفته است که در ایتا کانال تأسیس شود.

جواب می دهیم بسیار خُب من هم احمد هستم و اراده خدا بر این است که هیچ جا صفحه ای نداشته باشم.

11- گفتید که همه حجج الهی با وصیت آمده اند. حال کسی که به حجت قبلی مومن نبوده، چگونه به وصیت به فردِ مدعی ایمان بیاورد؟ کافری که اصلاً وصیت کننده را قبول نداشته ، بعد با وصیت او به جانشین او ایمان بیاورد؟!

طرف کافر است و اصلاً خدا را قبول ندارد آیا می شود فقط با وصیت با این فرد کافر احتجاج کرد؟

خدا را قبول ندارد چه برسد به حجت اش بر روی زمین، که با وصیت حجت قبلی به حجت بعدی ایمان بیاورد؟

12- حضرت آدم که قبلش کسی نبوده . با وصیت چه کسی حقانیت خود را ثابت نموده است؟!

آنها جواب می دهند وصیت یعنی نص الهی. جواب می دهیم: بسیار خُب. آنهایی که زمان حضرت آدم بودند و خدا را قبول نداشتند و کافر بوده اند نص الهی به چه کارشان می آمده است؟

یا در حالت دوم فرض کنیم تمام کسانی که در زمان حضرت آدم بودند همه شان خداشناس بودند، از کجا بفهمیم که حضرت آدم نص الهی داشته است. این چه قانونی است واقعا؟!

14) البته قطعاً در شرایطی خاص،  حقانیت صاحب وصیت با وصیت ثابت می شود. اما کجا؟ تنها در صورت وجود شرایط ذیل می توان وصیت را برای شناخت حجت الهی کافی دانست:

1- زمانی که شما مومن به امام قبل هستی.

2- وصیت امام قبل برای شما ثابت شده است.

3- شما فرزندان حضرت را هم می شناسید.

مثال: فرض کنید که در زمان امام صادق علیه السلام زندگی می کنید و وصیت ایشان به امام بعد را هم قبول دارید. اما بچه های امام صادق علیه السلام را نمی شناسید. فردی به سوی شما آمده و می گوید من امام کاظم علیه السلام هستم و به من ایمان بیاور و می رود. آیا ما باید به او ایمان بیاوریم؟ ما که فرزند امام صادق علیه السلام را که نمی شناسیم. شما باید بچه های امام صادق علیه السلام را هم بشناسی. اگر نشناسی که نمی توانی وصیت را بر صاحبش انطباق دهی.

این سه تا شرط اگر موجود باشد، در این صورت دنبال سایر چیزها نیاز نیست برویم. اما نه وصیت مندرج در کتاب الغیبه شیخ طوسی برای ما ثابت شده، نه فرزندان امام زمان علیه السلام را می شناسیم.

وصیت در یک شرایط بسیار خاصی جوابگوست که در ادعای احمد اسماعیل بصری اینها وجود ندارد. فلذا ادعاهای احمد اسماعیل بصری در خصوص حدیث وصیت نقص جدی دارد که بلحاظ عقلی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *