6- ویژگیهای قائم و مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در خطابه غدیر. 43
6- 1- بخش اول: فرازهای پراکنده در خطابهی غدیر در مورد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 44
6- 1- 1- مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، خاتمه دهندهی ائمه و اوصیاء 44
6- 1- 2- ائمه (علیهم السلام) همان مهدیین حدیث موسوم به وصیت… 45
6- 1- 3- مهدی و قائم آن کسی است که حق خدا و حق همه معصومین (علیهم السلام) را میگیرد! 46
6- 1- 4- امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مالک مُلک جهانی.. 47
6- 2- بخش دوم: قسمت مستقل در مورد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در خطابه غدیر. 47
6- 2- 1- ألا إنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِیَّ… 49
6- 2- 2- ألا إنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّينِ.. 50
6- 2- 3- أَلا إنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ.. 50
6- 2- 4- ألا إنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَ هادِمُها 51
6- 2- 5- ألا إنَّهُ غالِبُ كُلِّ قَبيلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْكِ وَ هاديها 52
6- 2- 6- ألا إنَّهُ الْمُدْرِكُ بِكُلِّ ثارٍ لِأوْلِياءِ اللَّهِ. 52
6- 2- 7- ألا إنَّهُ النّاصِرُ لِدينِ اللَّهِ. 54
6- 2- 8- اَلا اِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَمیقٍ.. 54
6- 2- 9- ألا إنَّهُ يَسِمُ كُلَّ ذی فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ كُلَّ ذی جَهْلٍ بِجَهْلِهِ . 55
6- 2- 10- اَلا اِنَّهُ خِیَرَةُ اللَّهِ وَ مُخْتارُهُ. 55
6- 2- 11- اَلا اِنَّهُ وارِثُ كُلِّ عِلْمٍ وَ الْمُحیطُ بِكُلِّ فَهْمٍ. 56
6- 2- 13- ألا إنَّهُ الرَّشيدُ السَّديدُ. 58
6- 2- 14- اَلا اِنَّهُ الْمُفَوَّضُ اِلَیْهِ. 58
6- 2- 15- ألا إنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَيْنَ يَدَيْهِ. 59
6- 2- 17- اَلا اِنَّهُ لا غالِبَ لَهُ وَ لا مَنْصُورَ عَلَیْهِ. 60
6– ویژگیهای قائم و مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در خطابه غدیر
همان گونه که در ابتدای این نوشتار اشاره گردید، امامت و قائمیت، دو شأن مختلف امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند؛ یعنی وجود مقدس حجت بن الحسن العسکری (علیهما السلام) هم امام زمان ما هستند و هم همان مهدی موعود و قائمی هستند که جهان را پر از عدل و داد خواهند نمود. آن چه تا به این قسمت تقدیم حضور شد، بیشتر شاهد و ناظر بر شأن امامتِ امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بود. یعنی کسی که امام است، تنها بر اساس خطبهی غدیر، چه ویژگیهایی بایستی داشته باشد. اگر ما باشیم و خطابهی غدیر و فردی که ادعای امامت دارد، لازم است این شخص تمامی ویژگیهای ذکر شده در بخشهای گذشته را داشته باشد.
در این قسمت به لطف خداوند متعال و عنایت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به برخی ویژگیهای شأن و مقام مهدویت و قائمیت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از خطابهی غدیر پرداخته میشود.
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در خطابهی غدیر، ضمن اعلام علنی و آشکار امامت، خلافت و وصایت بلافصل امیرالمومنین (علیه السلام)، برخی فضائل ایشان را نیز بیان فرمودند. در این میان، اشارهای به ویژگیهای مشترک در تمامی ائمه (علیهم السلام) نیز فرمودهاند. مثل این که تمامی ائمه (علیهم السلام) از نسل امیرالمومنین (علیه السلام) هستند. ایشان حتی امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) را نیز به عنوان دو امام پس از امیرالمومنین (علیه السلام) معرفی فرمودند.
در مورد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) علاوه بر ویژگیهای امامتی ایشان، شأن مهدویت و قائمیت حضرت را به صورت خاص و ویژه مورد تاکید قرار داده و برخی از خصوصیات حضرت که مربوط به این شأن حضرت است را بیان میفرمایند.
با توجه به این ویژگیهاست که میتوانیم مدعیان دروغین مهدویت در زمان حاضر را بشناسیم. کسی که مثل جناب احمد اسماعیل بصری ادعا میکند امام، حجت خدا، خلیفه، وصی، مهدی موعود و قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، بایستی علاوه بر ویژگیهای ذکر شده در بخشهای پیشین، خصوصیات خاص مربوط به شأن مهدویت حضرت را نیز داشته باشد.
تذکر مجدد به این نکته بسیار لازم و ضروری است که در این نوشتار، تنها برخی از ویژگیهای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که در خطابهی غدیر آمده مورد توجه قرار گرفته است نه تمامی ویژگیهای امامتی و مهدویتی!
فرمایشات پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و شأن قائمیت حضرت در خطابهی غدیر به صورت عمده در یک بخش خاص و به صورت پشت سر هم بیان شده است. یعنی پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بخش مستقلی از خطابهی غدیر را به مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اختصاص دادهاند. اما برخی فضائل و ویژگیهای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز در میان سایر بخشها آمده است.
6– 1- بخش اول: فرازهای پراکنده در خطابهی غدیر در مورد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
همان گونه که بیان شد، پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در چند قسمت از خطابهی غدیر در مورد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سخنانی بیان فرمودهاند تا قیامت بایستی مورد توجه قرار داده شود. این سخنان گاه در لابلای سایر فرازهاست و گاهی نیز یک بخش مستقل را به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اختصاص دادهاند. در این بخش فرازهایی از خطابهی غدیر مورد توجه قرار داده میشود که در لابلای سایر قسمتها آمده است. در بخش بعدی به صورت ویژه به آن قسمتی از خطابهی غدیر پرداخته میشود که پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به صورت مستقل به بیان ویژگیهای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پرداختهاند.
6– 1- 1- مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، خاتمه دهندهی ائمه و اوصیاء
همان گونه که در بخش آشنایی با برخی شیوههای مدعیان دروغین اشاره گردید، مدعیان دروغین مهدویت، معمولا در ابتدای راه، ادعاهای سبکتری مطرح مینمایند مثل این که مثلا سفیر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند. به عنوان مثال، جناب آقای احمد اسماعیل بصری با استناد به حدیثی که خود آن را حدیث وصیت نامیده و ارائهی معنایی که با صدها آیه و روایت و ضرورت دینی در تعارض است، ادعا میکند بعد از دوازده امام (علیهم السلام)، دوازده مهدی میآیند که امام نیستند ولی وصی پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و خلیفهی خدا و حجت خدا بر روی زمین هستند و البته من مهدی اول از این مهدیهای دوازدهگانه هستم! من همان موعود الهی هستم که جهان را پر از عدل و داد خواهم کرد! من قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) هستم! و … حال آن که در همان حدیثی که آن را حدیث وصیت نامیده، به صراحت فرمودهاند امیرالمومنین (علیه السلام) مهدی هستند. امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز مهدی هستند. یعنی صرفنظر از تمامی چالشهای حدیث مذکور، به استناد همان حدیث مشخص میشود که آن دوازده مهدی، همان دوازده امام هستند! نقد و بررسی مبانی فکری جناب احمد اسماعیل بصری فرصت مستقلی را میطلبد و خارج از حوصلهی این نوشتار است.علاقهمندان به این موضوع میتوانند نقد مبانی فکری این گروه را در سایت یمانی پدیا[1] دنبال نمایند.
البته این ادعای جناب احمد اسماعیل بصری که خود را امام نمیداند نیز دروغی بیش نیست! ایشان در مواضع متعددی خود را امام واجب الطاعت از جانب خداوند متعال معرفی مینماید. اما اصل این ادعا که مهدی و قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فردی غیر از امام دوازدهم است، با توجه به فراز زیر از خطابهی غدیر باطل میگردد.
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این قسمت از خطابهی غدیر میفرمایند امامت در امیرالمومنین (علیه السلام) و اوصیاء پس از ایشان تا روز قیامت پابرجاست و آخرین امام از ائمه (علیهم السلام)، همان مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است!
اَلا اِنَّ الْحَلالَ وَ الْحَرامَ اَكْثَرُ مِنْ اَنْ اُحْصِیَهُما وَ اُعَرِّفَهُما، فَآمُرَ بِالْحَلالِ وَ اَنهى عَنِ الْحَرامِ فى مَقامٍ واحِدٍ، فَاُمِرْتُ اَنْ آخُذَ الْبَیْعَةَ مِنْكُمْ وَ الصَّفْقَةَ لَكُمْ بِقَبُولِ ما جِئْتُ بِهِ عَنِ اللَّهِ – عَزَّوَجَلَّ – فى عَلِىٍّ َمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ الْاَوْصِیاءِ مِنْ بَعْدِهِ، الَّذینَ هُمْ مِنّى وَ مِنْهُ، اِمامَةٌ فیهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُهَا الْمَهْدىُّ اِلى یَوْمٍ یَلْقَى اللَّهَ، الَّذى یُقَدِّرُ وَ یَقْضى.
هان! روا و ناروا بيش از آن است كه آنها را شمارش كرده، يكباره به روا فرمان دهم و از ناروا باز دارم؛ از اين روى مأمورم كه از شما پيمان بگيرم كه دست در دست من نهيد در پذيرش آنچه از سوى خداوند عزّوجلّ دربارهى على اميرمؤمنان آوردهام و دربارهى اوصياى پس از او كه از من و اويند. اين امامت در ميان آنان پايدار است و فرجام آنان، مهدى است و استوارى پيشوايى تا روزى است كه او با خداوندِ قدر و قضا ديدار كند (قيامت).
بر اساس این فراز، همان امامی که مهدی نیز هست، همو خاتمه دهنده و پایانبخش سلسله ائمهی هدایت (علیهم السلام) است! لذا این که کسی ادعا کند مهدی موعود، فردی غیر از ائمهی دوازدهگانهی پس از پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است، در تناقض با صدها روایت و از جمله خطابهی غدیر است.
در فراز دیگری نیز میفرمایند أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِىَّ آگاه باشيد! همانا آخرين امام، قائم مهدى، از ماست.
6– 1- 2- ائمه (علیهم السلام) همان مهدیین حدیث موسوم به وصیت
با توجه به توضیحاتی که در بخش پیشین نسبت به جریان فکری جناب احمد اسماعیل بصری و استناد آنان به حدیثی که خود آن را حدیث وصیت نامیده، مشخص شد مهدیین دوازدهگانهای که بخواهند حجت خدا باشند و وصی پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، همان ائمه (علیهم السلام) هستند که رجعت میفرمایند. گفته شد که در همان حدیثی که آن را حدیث وصیت مینامند، امیرالمومنین (علیه السلام) با نام مهدی معرفی شدهاند! و چه جالب که پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز امیرالمومنین را در خطابهی غدیر، مهدی معرفی میفرمایند:
مَعاشِرَ النّاسِ، هُوَ ناصِرُ دینِ اللَّهِ وَ الْمُجادِلُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ، وَ هُوَ التَّقِىُّ النَّقِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ. هان مردمان! على ياور دين خدا و دفاعكنندهى از رسول اوست و هم او پرهيزكار، پاكيزه و مهدی است.
همان گونه که ملاحظه میگردد، خاتمه دهندهی ائمه (علیهم السلام) و پایانبخش آنان در خطابهی غدیر با نام مهدی معرفی شدهاند و اولین آنان نیز که امیرالمومنین (علیه السلام) باشد هم مهدی معرفی شدهاند. اگر خطابهی غدیر را کنار همان حدیثی که پایه و اساسِ و مبنای تفکرات جناب احمد اسماعیل بصری است قرار داده شود، مشخص میگردد که ائمه (علیهم السلام) تا روز قیامت بر روی زمین هستند (مثل مستنداتی که در بخش امامت، وصایت و خلافت در ذریه پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تقدیم حضور گردید) و لذا نمیتوان ادعا کرد پس از ائمه (علیهم السلام)، افرادی دیگری میآیند که امام نیستند ولی حجت خدا و مهدی هستند. از سوی دیگر اگر نامی از دوازده مهدی برده شده، تکلیف این بزرگواران نیز مشخص است. به استناد همان حدیث وصیت که امیرالمومنین (علیه السلام) را مهدی نامیده و همچنین خطابهی شریف غدیر که اول و انتهای سلسلهی امامت را مهدی معرفی نموده، مشخص میگردد مهدیین ذکر شده در حدیثی که جناب احمد اسماعیل بصری آن را حدیث وصیت نامیده، کسانی نیستند مگر همان ائمه دوازدهگانه (علیهم السلام)!
6– 1- 3- مهدی و قائم آن کسی است که حق خدا و حق همه معصومین (علیهم السلام) را میگیرد!
در بخش 5- 2- 5- با عنوان شاهد پنجم: نور الهی در نسل امیرالمومنین (علیه السلام) تا مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دیدیم که به استناد قرآن کریم، همه مسلمانان موظف به پیروی از یک نور هستند و آن نور نیز به استناد روایات فراوان کسی نبود جز ائمه (علیهم السلام). این نور در نسل امیرالمومنین (علیه السلام) قرار دارد تا قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف). اما ویژگی دیگری در این قسمت مورد نظر است که به شأن قائمیت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برمیگردد و آن هم عبارتی است که میفرمایند قیام کنندهی مهدی کسی است که خودش نه سفیر و فرستاده و جانشینش (که این ادعای جناب احمد اسماعیل بصری است) حق خدا و تمامی حق اهل بیت (علیهم السلام) را میستاند!
مَعاشِرَ النّاسِ، النُّورُ مِنَ اللَّهِ – عَزَّوَجَلَّ – مَسْلُوكٌ فِىَّ، ثُمَّ فى عَلِىّ بْنِ اَبى طالِبٍ، ثُمَّ فِى النَّسْلِ مِنْهُ اِلَى الْقائِمِ الْمَهْدِىِّ، الَّذى یَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِكُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا، لِاَنَّ اللَّهَ – عَزَّوَجَلَّ – قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَى الْمُقَصِّرینَ وَ الْمُعانِدینَ وَ الْمُخالِفینَ وَ الْخائِنینَ وَ الْاثِمینَ وَ الظّالِمینَ وَ الْغاصِبینَ مِنْ جَمیعِ الْعالَمینَ.
هان مردمان! نور از سوى خداوند عزّوجلّ در جان من، سپس در جان علىّبن ابىطالب و آنگاه در نسل او تا قائم مهدى – كه حقّ خدا و تمامى حقّ ما را مىستاند – جاى گرفته است؛ چرا كه خداوند عزّوجلّ ما را دليل و حجّت قرار داده بر كوتاهىكنندگان به عمد، ستيزهگران، ناسازگاران، خائنان و گنهكاران و ستمگران و غاصبان از تمامى جهانيان.
این قائم مهدی، همان امامی است که نور الهی در وجود ایشان قرار گرفته است! زیرا همان گونه که در مستندات مربوط به بخش 5- 2- 5- با عنوان شاهد پنجم: نور الهی در نسل امیرالمومنین (علیه السلام) تا مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دیدیم، این نور الهی به وجود مقدس امام تاویل شده است! لذا کسی که امام نباشد، مصداق این فراز نمیتواند باشد. همان امامی که قائم و مهدی است، همان امام حق خدا و تمامی اهل بیت (علیهم السلام) را خواهند ستاند نه وصی و فرستادهی ایشان! نه مهدی که امام نیست!
6– 1- 4- امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مالک مُلک جهانی
در فراز دیگری پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از عبارت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) استفاده میفرمایند تا جناب احمد اسماعیل بصری نتواند ادعا نماید پس از دوازده امام (علیهم السلام)، دوازده مهدی میآیند که امام نیستند و مهدی اول، یعنی خود جناب احمد اسماعیل بصری، همان کسی است که جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد! به این عبارت دقت فرمایید:
مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّهُ ما مِنْ قَرْیَةٍ اِلّا وَ اللَّهُ مُهْلِكُها بِتَكْذیبِها قَبْلَ یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ مُمَلِّكُهَا الْاِمامَ الْمَهْدِىَّ وَ اللَّهُ مُصَدِّقٌ وَعْدَهُ.
هان مردمان! هيچ سرزمينى نيست مگر اينكه خداوند به خاطر تكذيب اهل آن – حق را – آن را پيش از برپايى رستاخيز نابود خواهد كرد و آن سرزمين را به امام مهدى خواهد سپرد و حتماً خداوند وعدهى خود را انجام خواهد داد.
آن مهدی که تمام این سرزمینها به او سپرده میشود، دارای شأن امامت است و امام است! لذا کسی مثل جناب احمد اسماعیل بصری حق ندارد حدیثی که خود آن را حدیث وصیت نامیده را به گونهای معنا نماید که دوازده مهدی از آن استخراج نماید که حجت خدا و وصی رسول مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) باشند ولی امام نباشند! زیرا در حدیثی که جناب احمد اسماعیل بصری آن را حدیث وصیت نامیده، حداقل دو مرتبه تصریح میشود که ائمه (علیهم السلام) دوازده نفرند و نام تک تک این بزرگواران نیز آمده است! در مورد دوازده مهدی نیز در همان ابتدای روایت، امیرالمومنین (علیه السلام) را به عنوان مهدی معرفی میفرماید!
6– 2- بخش دوم: قسمت مستقل در مورد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در خطابه غدیر
علاوه بر ویژگیهایی که در بالا به آنها اشاره گردید، پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در بخشی از فرمایشات خود در خطابهی غدیر به صورت اختصاصی به بیان ویژگیهای مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و شأن قائمیت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میپردازند. لذا این بخش به صورت مجزا مورد بررسی قرار داده میشود. ابتدا تمامی این بخش از خطابهی غدیر ارائه گردیده و سپس توضیح مختصری در خصوص هر یک از این فقرات به لطف خداوند متعال و عنایت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تقدیم حضور میگردد. با توجه به توضیحاتی که در ذیل هر عبارت آمده، مشت مدعیان دروغین بیش از پیش باز میشود. زیرا بسیاری از مدعیان دروغین مهدویت، در ابتدا خود را مصلح کل و قائم آل محمد مینامند. توجه به این ویژگیها میتواند راه نفوذ شیطان و سفیران او را ببندد. آن بخش خطابهی غدیر که به صورت اختصاصی، مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را معرفی مینماید بدین شرح است:
أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِىَّ. آگاه باشيد! همانا آخرين امام، قائم مهدى، از ماست.
أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَىالدِّينِ. هان! او بر تمامى اديان، چيره خواهد بود.
أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ. هشدار! اوست انتقامگيرندهى از ستمكاران.
أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها. هشدار! اوست فتحكنندهى دژها و منهدمكنندهى آنها.
أَلا إِنَّهُ غالِبُ كُلِّ قَبيلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْكِ وَهاديها. هشدار! اوست چيره بر تمامى قبايل مشركان و رهنماى آنان.
أَلا إِنَّهُ الْمُدْرِكُ بِكُلِّ ثارٍ لِاَوْلِياءِ اللَّهِ. هشدار! اوست خونخواه تمامى اولياى خدا.
أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدينِ اللَّهِ. هان! همانا او ياور دين خداست.
أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَميقٍ. هان! او از دريايى ژرف، پيمانههايى افزون گيرد.
أَلا إِنَّهُ يَسِمُ كُلَّ ذى فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ كُلَّ ذى جَهْلٍ بِجَهْلِهِ. هشدار! او هر ارزشمندى را به اندازهى ارزش او و هر نادان و بىارزشى را به اندازهى نادانىاش نشاندار كند.
أَلا إِنَّهُ خِيَرَةُاللَّهِ وَ مُخْتارُهُ. هان! او نيكو و برگزيدهى خداست.
أَلا إِنَّهُ وارِثُ كُلِّ عِلْمٍ وَ الْمُحيطُ بِكُلِّ فَهْمٍ. هشدار! اوست ميراثدار دانشها و احاطهدار بر اِدراكها.
أَلا إِنَّهُ الْمُخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَيِّدُ لِاَمْرِ آياتِهِ. هان! او از پروردگارش خبر دهد و نشانههاى او را برپا كند و استحكام بخشد.
أَلا إِنَّهُ الرَّشيدُ السَّديدُ. هشدار! اوست باليده و استوار.
أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَيْهِ. آگاه باشيد! هموست كه اختيار امور جهانيان به او سپرده شده.
أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَيْنَ يَدَيْهِ. هان! پيشينيان از قرنها ظهور او را پيشگويى كردهاند.
أَلا إِنَّهُ الْباقي حُجَّةً وَ لاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَ لا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَ لانُورَ إِلاّعِنْدَهُ. هشدار! اوست حجّت پايدار و پس از او حجّتى نخواهد بود. راستى و روشنايى جز با او نيست.
أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَ لامَنْصورَ عَلَيْهِ. هان! كسى بر او پيروز نخواهد شد و ستيزندهى او، يارى نخواهد گشت.
أَلا وَ إِنَّهُ وَلِىُ اللَّهِ فى أَرْضِهِ، وَ حَكَمُهُ فى خَلْقِهِ، وَ أَمينُهُ فى سِرِّهِ وَ علانِيَتِهِ. هشدار! او ولىّ خدا در زمين، داور او در ميان مردم و امانتدار امور آشكار و نهان است.
6– 2- 1- ألا إنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِیَّ
«آگاه باشید! همانا آخرین امام، قائم مهدی، از ماست.»
حضرت در اینجا سه لقب را در مورد آخرین وصیّشان امام زمان علیهالسّلام پیدرپی فرمودهاند: «خَاتَمَ الأَئِمَةِ»، «اَلقائِمَ»، «اَلمَهدِیَّ».
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم و ائمّه علیهم السّلام به جملهی «خَاتَمَ الأَئِمَةِ مِنَّا» « آخرین امام از ماست» افتخار و مباهات میفرمایند که آخرین امام و آن قیامکنندهی هدایتشده، از ماست. معلوم میشود «خَاتَمَ الأَئِمَةِ» را نوع مردم میشناختند که حضرت در خطبهی غدیر مقابل بیش از یکصد هزار نفر اعلام کردند که «خَاتَمَ الأَئِمَةِ» از ماست. او ضمن اینکه «خَاتَمَ الأَئِمَةِ» است و آخرین امامهاست، «اَلقائِمَ» قیامکننده و «اَلمَهدِیَّ» هدایتشده از جانب خداست.
این سه لقبِ اختصاصی امام زمان علیهالسّلام است. پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله در خطابهی غدیر راجع به امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: «هُوَ التَّقِیُ النَّقِیُّ الهادِی المَهدِیُّ» که البته نوع ائمّه علیهم السّلام این القاب را دارند؛ زیرا هدایتشده از جانب خداوند متعال هستند.
هم چنین همهی ائمه علیهم السلام «قائم بِأَمرِ اللهِ» هستند، امّا دربارهی امام زمان علیهالسّلام که قیامکنندهی به امر خداوند است، لقب «القائم» اختصاصی است.
در روایات در مورد امام زمان علیه السلام فرمودهاند: «يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً[2]» «زمین را پر از عدل و داد میکند همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد.» لذا از ائمّه علیهم السّلام میپرسند: آیا شما قائم هستید؟ معصوم علیهالسّلام میفرمایند: همهی ما «قائم بِأَمرِ اللهِ» هستیم، ولی آن قائمی که زمین را پر از عدل و داد میکند، دوازدهمین جانشین پیامبر آخرالزّمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.
«اَلمَهدِیّ» هدایتشده از جانب خداست؛ یعنی فرمان او، فرمان خداست، دست او در عالم امر است و از عالم امرِ خدا هدایت میشود.
نکته مهم دیگر این است که مهدی و قائم یک نفر هستند و او شخص امام زمان علیه السلام میباشد. یعنی با توجه به حدیث بالا آن مهدی که قیام هم میکند خود امام زمان علیه السلام است و دو نفر جدا از هم نیستند. زیرا مدعیان دروغین در طول تاریخ سعی در جداسازی این دو شأن خاص امام زمان علیه السلام از او هستند و یکی از این دو شأن را به دروغ به خود نسبت میدهند تا شیعه را گمراه کرده، به گِرد خود جمع کنند.
در حدیثی امام صادق علیه السلام به صراحت میفرمایند: که مهدی و قائم یک نفر هستند. ابى سعيد خراسانى مىگويد كه به محضر مبارك امام صادق عليه السّلام عرض كردم: آيا مهدى و قائم يك نفر است؟حضرت فرمودند: بله.
عرض كردم: به چه دليل مهدى ناميده شده است؟ حضرت فرمودند: زيرا به هر امر مخفى و پنهانى هدايت مىكند، و قائم ناميده شده به اين دليل كه پس از آنكه[يادش] مىميرد، قيام مىكند و او حتماً به امر عظيمى قيام مىكند.[3]
6– 2- 2- ألا إنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّينِ
«هان! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود.»
سپس در ادامهی فراز قبلی، جملهای میفرمایند که شناسنامه آن ویژگیها میباشد. ألا إنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّينِ او بر دین ظاهر است یعنی چه؟
یعنی اگر دین بخواهد خودش را نشان دهد آن کس که بر دین آشکار است این یک معنا است. معنای دیگر آن کسی میشود که برتمام مفاهیم دینی غلبه دارد و تمام دین با همه زیر و بم آن، تمام قرآن با همه اَخبار و امثال و حلال و حرام و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و ظاهر و باطن آن در اختیار اوست.
خیلی وقتها مطلبی را میخواهیم در کلاس یا دانشگاه یا خلاصه در جمعی بگوییم اما مطلب از دست ما در میرود، در ذهن به خوبی نمیتوانیم آن را پردازش، جمع بندی و بیان کنیم. خود را سرزنش میکنیم که اگر به آن مطلب مسلط بودم مطلب از دستم در نمیرفت، اشتباه نمیکردم! لذا کلمه ظَهَر عَلیه یعنی غَلَب علیه، یعنی در چنگ اوست، در اختیار اوست. این از خصوصیات امام زمان علیه السلام است. حال، کدام فرقهایی است که ظاهر بر دین باشند و احکام از زیر دستش در نرود؟ کدام مدعی دروغینی است که چنین ادعایی بکند، اما هزاران بار خلافش ثابت نشده باشد؟ آن کس که بر دین ظاهر است و تمام حلال و حرام و مستحب و مکروه و احتیاط و واجب مستحب و معارف و مبانی دینی در چنگ قدرت اوست و هیچ چیز از خاطر او محو نمیشود، کوچکترین چیز را، به فرمایش معصوم علیه السلام حتی دیه یک خراش کوچک روی صورت را میداند، او وجود مقدس امام زمان علیه السلام است.
6– 2- 3- أَلا إنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ
«هشدار! اوست انتقامگیرنده از ستمکاران.»
یعنی چه؟ نه این که ستمگران برای او مشکل ایجاد کنند نه این که ستمگران از او انتقام بگیرند. امام زمان علیه السلام منتقم مِن الظالمین است و از تک تکِ آنها حساب میکِشد.
اگر کسی آمد اما سلطه، زور و ظلم بر علیه او بود و او نتوانست انتقام بگیرد او مهدی اسلام نیست.
از زمانی که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود تا زمان حال، آیا امام حسین علیه السلام منتقم مِن الظالم بودند یا نبودند؟؟؟ خیر نبودند زیرا اشقیاء ایشان را شهید کردند. امیرالمومنین علیه السلام چطور؟ امام صادق چطور؟
پس آنها هم خاتم الائمه نیستند. آنها که نباشند زید ابن علی ابن الحسین هم قطعا نیست. پس زیدیه نباش پس فتحیه نباش پس جارودیه نباش پس واقفیه نباش که در حضرت موسی ابن جعفر علیهما السلام بر امامت ایشان توقف کردند و به امام رضا علیه السلام ایمان نیاوردند.
آن کس از یمن هم نیست از بصره هم نیست، از خراسان هم نیست یا از شهرهای دیگر نیست. چرا؟ چون همه ظالمان هنوز بر مصدر قدرت هستند. یوسف زهرا (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از خون گلوی سیدالشهداء (علیه السلام) یا از فرق شکافته امیرالمومنین (علیه السلام) یا از پهلوش شکسته مادرش زهرا علیهم السلام نمیگذرد، او میآید و از ظالمان گذشته، حال و آینده انتقام میگیرد.
با مطالب ذکر شده مطلب کاملا روشن شد. پس از ویژگیهای خاتم الائمه، این است که مُنتقم مِن الظالم است. پس هر کس که آمد و رفت و انتقام از ظالمان نگرفت آن کس مهدی اسلام نیست.
6– 2- 4- ألا إنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَ هادِمُها
«هشدار! اوست فتح کننده ی دژها و منهدمکنندهی آنها.»
آگاه باشید که آن حضرت گشاینده و فاتح دژها و سنگرها و ویران کننده همه آنهاست. چه کسی تا حالا توانسته است حصون را، دژها را، سنگرها را، دیدهبانیها را با تمام پیشرفت علوم نابود کند؟ گاهی شانسی یک هَکر شاید حتی یک بچه 12 یا 13 ساله شبکه اینترنت آمریکا را هک میکند. او حِصن آنها را هک کرده است اما تا تکان بخورد حِصن خودش هم هک میشود و دستگیر میشود! تا بجنبد یک مرتبه سازمان جاسوسی آمریکا میآید و آن بچه دوازده ساله را پیدا میکند میگیرد و میگویند چرا این کار را کردی!
پس هیچ کس امروز نتوانسته سنگرهای دیگران را، عظمت علمی دیگران را، انبارهای عظیم تسلیحاتی دیگران را به صورت کامل فتح کند و منهدم کند.
اصلا برای کشورهای آمریکا، روسیه، چین و در آینده کشور ما ان شاء الله، (آنها توانستند ما مذهبیها هم میتوانیم) کاری ندارد که پایگاههای موشکی همدیگر را بزنند. اما نه آمریکا جرات میکند این کار را بکند نه ما جرات میکنیم، نه روسیه. چون میداند تکان بخورد، قبل از این که پایگاههای فضایی و اتمی امریکا ویران بشود، مال خود روسیه ویران میشود. چون دقیقا چند ثانیه بعد مقابله به مثل میشود. لذا همه حصون و پایگاهها سر جایشان است. لذا همه دژها همه رادارها همه پایگاههای اینترنتی همه و همه سرجای خودش است. برای همین کشورها مجبور هستند با هم کنار بیایند و الزام دارند با هم بسازند.
با این توضیح معنی ألا إنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَ هادِمُها روشن میشود. آن کس که حصون را فتح میکند، تمام سنگرها و تمام دژها و همه پناهگاهها در اختیار اوست، او خاتم الائمه، امام زمان علیه السلام است و چون که قرار نیست خفقان در دنیا ایجاد کند نیازی به حصن و حصون ندارد لذا همه را ویران میکند.
تمام دژهای محکم انبارهای سلاحهای تخریبی و زرّاد خانههای قوی که در زیر کوههای بسیار مرتفع است به دست مبارک خود امام زمان علیه السلام و نه کس دیگری فتح میشود. کلمه اَلا و بلافاصله کلمه تاکیدی انّه که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به کار میبرند نشان دهنده این مهم میباشد.
6– 2- 5- ألا إنَّهُ غالِبُ كُلِّ قَبيلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْكِ وَ هاديها
«هشدار! اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و هدایت کننده آنان.»
او بر هر گروهی و قبیلهای از اهل شرک غلبه پیدا میکند. بعد با آنها چه رفتاری میکند؟ آیا آنها را قلع و قمع میکند و از کُشته، پُشته میسازد؟! خیر، ایشان همانند جدشان رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم، رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ[4] است. هدایتگر بشریت است، جمله هم تاکید دارد که پس از غلبه بر اهل شرک، آنها را هدایت میفرماید.
علاوه بر این مفهوم دیگری هم میتوان از این جمله استخراج کرد و آن این که حتما کسی که مدعی مهدویت است هرگز شکست نمیخورد. مثلا در تاریخ داریم که وقتی علی محمد باب که ادعای مهدویت داشت و عدهای را به دور خود جمع کرده بود، توسط عوامل ناصرالدین شاه قاجار دستگیر شد، و با یک یا دو کشیده از ادعای خود برگشت و سپس نادم و پشیمان شد و توبه نامه نوشت. این شخص دیگر آن موعودی نیست که بر اهل شرک غلبه میکند و جهان را پر از عدل و داد میکند. اگر پیروان این فرد فقط به همین تک جمله پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دقت میکردند و متوجه این موضوع میشدند که این شخص با تعریفی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از او کرده است جور در نمیآید، به وادی ضلالت و گمراهی در دنیا و آخرت نمیافتادند.
حال خواننده محترم میتواند این فراز از خطبه و سیر تاریخی مدعیان دروغین مهدویت را پیش روی خود قرار دهد که چه در گذشته چه در زمان حال همه این دروغ گویان چطور با گروههایی که گِرد خود جمع کرده بودند با یک تَشَر حکومت وقت از هم پاشیده یا به زندان رفته یا وادی عزلت گزیده و به خفا رفتهاند. این افراد مغرض که کم هم نیستند و در آینده هم حتما باز تاریخ به خود از این دست افراد خواهد دید با تعاریفی که پیامبر اکرم در خطبه غدیر ایراد فرمودهاند حتما رسوا خواهند شد. جا دارد که شیعیان آن حضرت خصوصیات امام زمان علیه السلام را در خطبه غدیر همواره پیش روی خود قرار دهند تا مبنا و سنگ محکی همواره در دست داشته باشند تا کذاب و دروغگو را از سلیمان وجود و قطب عالم امکان به راحتی و روشنی بتوانند تشخیص دهند.
6– 2- 6- ألا إنَّهُ الْمُدْرِكُ بِكُلِّ ثارٍ لِأوْلِياءِ اللَّهِ
«هشدار! اوست خونخواه تمام اولیای خدا.»
آگاه باشید که هر خونی که از اولیاء خدا در طول تاریخ ریخته شده است آن حضرت انتقام آن خون را میگیرد و نمیگذارد خون اولیاء خدا از بین برود. در عبارت دیگری داشتیم الا انه المنتقم من الظالمین یعنی از ستمگران انتقام میگیرد. حال المدرک بکل ثار لاولیاءالله در اینجا به چه معنی است؟ ثار به معنی خون جهیده شده است. زمانی از بینی کسی خون میآید در لغت عرب به این خون “دَم” میگویند. گاهی فردی کشته میشود و خون او فوران میکند این را “ثار” میگویند. مثلا در مورد سیدالشهداء علیه السلام در زیارت عاشورا السلام علیک یا ثار الله را داریم. امام زمان مُدرک یعنی تدارک کننده هستند. نحوه تدارک به دست خود حضرت است. کسانی که راضی به فعل آنها هستند، کسانی که مُبلغ آنها هستند، کسانی که آنها را به وجود آوردند، کسانی که از خون اولیاء خدا سوء استفاده میکنند، خود حضرت میدانند با اینها چطور رفتار کنند.
ما وجود مقدس امام زمان علیه السلام را وقتی میخواهیم شناسایی کنیم باید طوری شناسایی کنیم که فقط بر شخص آن حضرت این تعریف ما صادق باشد تا مثل روز و بدون شک و شبهه امام زمان علیه السلام از مدعیان دروغین، که خود را جای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) جا میزنند و ادعای مهدی بودن دارند جدا شده و دشمنان حضرت رسوا شوند.
لذا گاهی ائمه اطهار علیهم السلام با اصحابشان از این وادی وارد میشدند که برای اصحاب کاملا مشخص کنند که مهدی کیست. اَبی نعیم از اصحاب امام باقر علیه اسلام خدمت حضرت سوال میکند : میگوید یا مولای انت المهدی ؟ شما مهدی هستی؟ حضرت میفرمایند: کلنا مهدی بامرالله، همه ما ائمه به امر خدا هدایت یافته هستیم. اَبی نعیم جوابش را نمیگیرد. حضرت میداند که او میخواهد چه بپرسد اما میخواهند کاملا مشخص کنند، دوباره میپرسد که انت القائم ؟؟؟، حضرت میفرماید: کلنا قائم بامرالله، ما همه به امر خدا قیام میکنیم! در اینجا کم کم حوصله اَبی نعیم سر میرود و میگوید: انت صاحب السیف؟ شما صاحب شمشیر هستید؟ حضرت میفرماید كُلُّنَا صَاحِبُ السَّيْفِ وَ وَارِثُ السَّيْفِ. میفرماید: ما همه صاحب و وارث شمشیر هستیم. باز جوابش را نگرفته است میگوید: شما هستى آن كه دشمنان خدا را ميكشى و دوستان خدا به وسيله شما عزيز میشوند و دين خدا آشكار میگردد؟ اینجاست که حضرت برای اینکه دقیقا امام زمان علیه السلام را معرفی کند میفرماید آن کس من نیستم، او هنگام قیام از من جوانتر و چالاکتر است.[5] (چنانچه در روايت است كه حضرت قائم عليه السلام در زمان ظهورش به صورت جوان 30 ساله و قوى و نيرومند باشد).
این ویژگی حد اعلا و تام و تمام برای معرفی صاحب الزمان علیه السلام است و بر هیچ کس دیگر حتی ائمه قبل از ایشان صدق نمیکند. در این ویژگیهایی که پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیان میفرمایند هیچ کس از ائمه در آن شریک نیست و فقط بر شخص حضرت بقیه الله الاعظم صدق میکند. میفرمایند او خاتم الائمه است. حضرت صادق خاتم الائمه نیست حضرت علی علیه السلام نیست حضرت امام حسین (علیه السلام) نیست. خاتم الائمه وجود مقدس امام زمان است. در جای جای جملات خطبه غدیر، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خصوصیات دیگر را پشت سر هم میفرمایند: انه هادم اهل الشرک، انه فاتح الحصون و هادمها تو هستی آن کسی که تمام دژها را میگشاید و همه را ویران میکند لذا اینها در باره ائمه دیگر صادق نیست و فقط منحصر به وجود مقدس امام زمان علیه السلام است.
6– 2- 7- ألا إنَّهُ النّاصِرُ لِدينِ اللَّهِ
«آگاه باشید! او یاور دین خداست.»
«ال» در کلمه «النّاصِرُ»، «ال» عهد و معرفه است. به معنای اینکه دین خدا را بهصورت خاصی یاری میکنند.
دینِ الله تعالی، اسلام است که خدا میفرماید: إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ[6]: دین پذیرفتهشده نزد خدا «اسلام» است. او یار دین خداست؛ یعنی یار اسلام است.
این از خصوصیات امام عصر ارواحنافداه است؛ زیرا دین پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و همهی انبیا علیهم السلام به نام اسلام است؛ امّا دین پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله «أَلإِسلاَمُ» است. در روایات، اسلام را به تسلیم، تسلیم را به تصدیق و باور، تصدیق و باور را به ادای وظیفه و ادای وظیفه را به عمل تفسیر فرمودهاند. آن اسلام را که پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله آوردهاند، وقتی به مرور زمان کهنه شد، امام زمان علیهالسّلام آن دین کهنهشده را یاری میکنند.
«ألا إنَّهُ النّاصِرُ لِدینِ اللهِ» از خصوصیات امام زمان علیهالسّلام است که کار شخصی نمیکنند. به این معنا که برای خودشان تبلیغ نمیکنند، بلکه دین و آیین خدا را تبلیغ میکنند.
6– 2- 8- اَلا اِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَمیقٍ
«هشدار! او از دریایی ژرف پیمانههایی افزون گیرد.»
غرّاف آن کسی است که از چشمه یا جام آب میخورد. از ویژگیهای حضرت این است که چشمه سار علم حضرت چشمه نیست، اقیانوس عمیق است.
همه ما در فراگیری علم محدود هستیم نمیتوانیم بیشتر درک کنیم و محدود هستیم چون ظرف فراگیری ما محدود است، تا یک حدی است هر چه هم که به بالا برویم، حتی اگر سلمان فارسی هم بشویم، باز ظرفیت فراگیری علم ما محدود است و نمیتوانیم بعضی از مسایل را تحمل کنیم.
اما علم امام زمان علیه السلام چگونه است؟ در قرآن داریم که هیچ علمی و هیچ اسراری در آسمانها و زمین، در تمام هستی و کائنات وجود ندارد الا این که در کتاب مبین که همان قرآن کریم میباشد، احصاء شده است. همه این علوم در سینه اهل بیت و امام زمان علیهم السلام است. برخی از آیات قرآن کریم در این خصوص در بخش علم امام (علیه السلام) به معرفی قرآن تقدیم حضور گردیده است. برخی دیگر از این آیات چند نمونهی دیگر از این آیات تقدیم حضور میگردد:
- وَ يَقُولُ اَلَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفىٰ بِاللّٰهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ اَلْكِتٰابِ[7]
- بَلْ هُوَ آيٰاتٌ بَيِّنٰاتٌ فِي صُدُورِ اَلَّذِينَ أُوتُوا اَلْعِلْمَ[8]
- وَ مٰا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَلرّٰاسِخُونَ فِي اَلْعِلْمِ[9]
روایات فراوانی وجود دارد مبنی بر این که کسانی که علم کتاب (قرآن) نزد ایشان یا در سینه ایشان وجود دارد امام امیرالمومنین و فرزندان معصوم آن حضرت علیهم السلام هستند.
حال روشن میشود آن کس که در دریای علوم غرّاف است و جرعه جرعه نوشیده است و غرفه غرفه برداشته است. نه یک غرفه بلکه غرّاف از اقیانوس عمیق است وجود مقدس حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه است که تمام علوم در اختیار اوست.
6– 2- 9- ألا إنَّهُ يَسِمُ كُلَّ ذی فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ كُلَّ ذی جَهْلٍ بِجَهْلِهِ .
«آگاه باشید! او هر ارزشمندی را بهاندازهی ارزش او و هر نادان و بیارزشی را بهاندازهی نادانیاش نشان دار کند.»
یکی از شاخصترین امتیازات یک مدیر و رهبر این است که بتواند افراد را در جایگاههای واقعی خودشان قرار داده و از استعدادهای افراد در جایگاههای حقیقی خودش استفاده کند. این جمله و چنین عباراتی در مورد هیچکدام از امامان علیهم السلام گفته نشده؛ چراکه حکومت واحد جهانی و عدل و حکومت بر پایهی توحید مخصوص امام زمان ارواحنا فداه است. یکی از خصوصیات حضرت این است که افراد را در جایگاههای خودشان قرار میدهند و به هر فرد صاحب فضیلت و شایسته نشان شایستگی اهدا میکنند و این طور نیست که افراد شایسته را حذف و عرصه را به روی بیعرضگان باز کنند. این کار را ائمه قبلی نمیتوانستند انجام دهند لذا بسیاری از موارد به زبان تقیه میگشودند. زمانی که ائمه مجبور بودند با عبارات دو پهلو سخن میگفتند مثلا زمانی حضرت رضا علیه السلام، مامون را با لقب امیرالمومنین خطاب میکردند در حالی که او ابداً و هرگز شایسته چنین القابی نبود. اما از ویژگیهای صاحب العصر علیه السلام این است که بعد از ظهورشان دیگر از این عبارتها خبری نیست. خیلی روشن و واضح صاحبان فضیلت و انسانهای جاهل و منافق را در دنیا اعلام میکنند.
6– 2- 10- اَلا اِنَّهُ خِیَرَةُ اللَّهِ وَ مُخْتارُهُ
آگاه باشید! او نيكو و برگزيدهى خداست.
در معنی کلمه خِیرَةُ اللهِ باید دقت بیشتری انجام داد. برای اینکه مفهوم آن روشن شود احتیاج به مثالی داریم. آیا معلم کلاس دوم ابتدایی یک روستای دور افتاده در سیستان و بلوچستان را وزیر آموزش و پرورش انتخاب میکند؟ یا مثلا کارمند ساده یک درمانگاه دور افتاده را وزیر بهداشت انتخاب میکند؟ واضح است که خیر.
حال در نظر بگیرید که یک نفر را خود خدای متعال انتخاب کند. بی شک اگر کسی را خدای متعال انتخاب کرد مقام او خیلی بالاست. او بایستی چنان نشانه و حجتی الهی داشته باشد تا مردم عادی متوجه شوند که او فردی عادی نیست. لذا خدای متعال به او منت گذاشت و فرمود: وَ أَنَا اِخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمٰا يُوحىٰ.[10] خِیرَةُ اللهِ یعنی آن کسی که مستقیم برای خودش گزینش کرده است. حال آن کسی که گزینش شدهی الهی است، حجت و آیتی که در دست دارد چیست؟ خدای متعال به او 9 معجزه داد: وَ لَقَدْ آتَيْنٰا مُوسىٰ تِسْعَ آيٰاتٍ بَيِّنٰاتٍ.[11] یَد بیضاء، عصای مخصوص، تابوت سکینه، … بعد با این تعداد معجزه او را فقط به سوی یک نفر (فرعون) فرستاد: اِذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی.[12]
امام زمان علیه السلام انتخاب شده خود خدا است آن هم نه برای شیعیان، نه مسلمانان بلکه به سوی کل مردم جهان! وقتی حضرت موسی (علیه السلام) با 9 معجزه الهی فقط به سوی یک نفر میرود تا او را هدایت کند آن کس که خِیرَةُ اللهِ است و به سوی همه بشریت و همه موجودات جهان است، او دیگر باید چه ویژگی داشته باشد؟! آن کسی که میخواهد بیاید بر همه مردم جهان حاکم شود بر ادیبان جهان حاکم شود بر پزشکان و فیزیک دانان، فیلسوفان، ریاضی دانان، مهندسان و … بر همه صنایع عالَم حاکم شود، بر پایگاههای فضایی، بر صنعت عجیب و غریب و پیچیده دیجیتال و … او چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟!
قطعا و یقینا باید چیزی را داشته باشد که موسی و عیسی، نوح، ابراهیم، حضرت خاتم النبیین صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار علیهم السلام، آن چه همه دارند او یک تنه داشته باشد!!!
این فرد، صاحب الزمان و حجت خدای متعال و قطب عالم امکان بر روی زمین است. آیا کسی هست که همچین ادعایی کرده باشد جز اینکه رسوا شده باشد؟
در ادعیه و روایات، فراوان آمده که میراث و معجزات همه انبیاء و آثار همه اوصیای الهی علیهم السلام در دست امام زمان علیه السلام است.[13]
پس در وقت ظهور، در دست امام زمان علیه السلام آیات، بینات و معجزاتی وجود دارد که چه از لحاظ کثرت و تعداد و چه از لحاظ کیفیت و چگونگی در وصف نگنجد و در فکر نیاید! بر این اساس مشخص میشود کسانی که میگویند امام زمان علیه السلام معجزه ندارد کاملا کذاب و دروغگو هستند و کاملا بر خلاف گفته پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم سخن میگویند.
6– 2- 11- اَلا اِنَّهُ وارِثُ كُلِّ عِلْمٍ وَ الْمُحیطُ بِكُلِّ فَهْمٍ.
«هشدار! اوست میراث دار دانشها و احاطه دار بر ادراکها.»
کسی که در رأس حکومت جهانی قرار میگیرد، باید تمامی دانشها را داشته باشد. «وَ الْمُحیطُ بِکلِّ فَهْمٍ»: غیر از اینکه او وارث کلّ علم است، به فهمهای مردم نیز احاطه دارد؛ یعنی تمام مغزهای متفکّر و دارای اندیشه، در دست اوست و او بر آنها احاطه دارد. و باید هم همینطور باشد کسی که میخواهد بیاید بر عقلا و دانشمندان جهان حاکم بشود باید واجد تمام علوم باشد.
باید علم اولین و آخرین را داشته باشد لذا خواجه نصیر طوسی رحمة الله علیه در مقامات امام زمان علیه السلام گفت:
صَاحِبِ الدَّعْوَةِ النَّبَوِيَّةِ وَ الصَّوْلَةِ الْحَيْدَرِيَّةِ وَ الْعِصْمَةِ الْفَاطِمِيَّةِ وَ الْحِلْمِ الْحَسَنِيَّةِ وَ الشَّجَاعَةِ الْحُسَيْنِيَّةِ وَ الْعِبَادَةِ السَّجَّادِيَّةِ وَ الْمَآثِرِ الْبَاقِرِيَّةِ وَ الْآثَارِ الْجَعْفَرِيَّةِ وَ الْعُلُومِ الْكَاظِمِيَّةِ وَ الْحُجَجِ الرَّضَوِيَّةِ وَ الْجُودِ التَّقَوِيَّةِ وَ النَّقَاوَةِ النَّقَوِيَّةِ وَ الْهَيْبَةِ الْعَسْكَرِيَّةِ.[14] یعنی هر آنچه اهل بیت علیهم السلام دارند او یک تنه همه آنها را دارد. قطعا مدعیان دروغین در این زمینه هم رسوا خواهند شد.
مطلب دیگری که از این فراز استخراج میشود این است که قطعاً کسی که به همه فهمها احاطه دارد باید حتما یکسری ویژگیهایی هم داشته باشد. کمترین و حداقلیترین پیش نیاز این مطلب، آگاهی حجت خدا به همه زبانها و گویشهای تمام خلایق میباشد.
صد البته که این موضوع بر اساس عقل نیز بایستی از خصوصیات حجتهای الهی باشد! از یک طرف چون اهل بیت علیهم السلام، حجت خداوند متعال بر خلق هستند، لذا بایستی زبان و گویش تمام خلق را نیز بدانند که اگر ندانند، حجت بر آن خلق تمام نمیشود! از سوی دیگر، چگونه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و سایر ائمهی هدی علیهم السلام به استناد آیهی 105 سورهی مبارکهی توبه و دیگر آیات و روایات فراوان، شاهد بر اعمال و رفتار انسانها هستند ولی از زبان و گویش آنها بیخبر باشند؟! (وَ قُلِ اِعْمَلُوا فَسَيَرَى اَللّٰهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ اَلْمُؤْمِنُونَ و بگو: عمل کنید یقیناً خدا و پیامبرش و مؤمنان اعمال شما را میبینند.) آیا گفتارهای خیر و یا خدایی ناکرده شَر خلایق بر این شاهدان الهی، پوشیده است!؟ قطعا این گونه نیست! نیّتی که ما انسانها از قلبهای خود خطور میدهیم، که اعمال ما نیز به همین نیتها وابسته است. همگی اینها معمولا با همان زبان و گویش مادری صورت میگیرد که اگر این بزرگوران، قدرت فهم و تکلم به این زبانها را نداشته باشند، بخش اصلی عمل از ایشان پوشیده مانده است! مستندات بیشتری در این خصوص در بخش رسالت جهانی امام دوازدهم، مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و علم به همه زبانها تقدیم حضور گردیده که علاقهمندان میتوانند به بخش مذکور مراجعه فرمایند.
6– 2- 12- اَلا اِنَّهُ الْمُخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ – عَزَّوَجَلَّ – وَ الْمُشَیِّدُ لِاَمْرِ آیاتِهِ
«هان! او از پروردگارش خبر دهد و نشانههای او را برپا کند و استحکام بخشد.»
آگاه باشید که آن حضرت وجود مقدس حضرت مهدی علیه السلام از خدای عز و جل خبر میدهد. چگونه امام زمان علیه السلام از خدای متعال خبر میدهد؟ از طریق جد بزرگوارشان پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم.
تأکید فراوان پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله در اینکه امیرالمؤمنین تا امام زمان علیهم السّلام هرچه میفرمایند از جانب خداست، به جهت تأیید و امضای دانش بیکران، ولایت تکوینی و عصمت بزرگواران است. همانگونه که نبیّ اکرم صلی الله علیه و آله هرچه ابلاغ میکنند از جانب خداست، دقیقاً همین مطلب در مورد اوصیای ایشان هم صادق است.
6– 2- 13- ألا إنَّهُ الرَّشيدُ السَّديدُ
«بدانید! اوست بالیده و استوار.»
«اَلرَّشیدُ»: دربارهی شخصیّت خود امام زمان علیهالسّلام است. «رُشد» در مقابل «غَیّ» که به معنای گمراهی است، میآید. «رشید»؛ یعنی کسی که در راه روشن و راه بالنده و پیشرونده است. امام زمان علیهالسّلام بالنده هستند و با هر عبادتی که انجام میدهند از نظر مقامات و ترقیّات و تکامل معنوی، رُشد میکنند.
«اَلسَّدیدُ» یعنی استوار. سستی و فتور و ملامت در ایشان راه ندارد. چرا که خداوند وظیفهی امام زمان علیه السلام را هم وعده داده، هم دستور داده و هم عبادتهایی که در طول غیبت کبری انجام میدهند، باعث شده که ایشان به ثبات فوقالعادهی معنوی و شخصیّتی بیشتری برسند که بتوانند برنامههای خود را انجام دهند. این مطلب را در مقایسه با مدعیان دروغین مهدویت در نظر بگیرید. آیا این مدعیان دروغین رشید و سدید و محکم بودند یا خیر؟ در مثال قبل مطرح شد که علی محمد باب چگونه با یک کِشیده، کلاً دعوت خود را منکر شد! حال بقیه مدعیان دروغین دیگر نیز غالباً چنین است و این مدعیان کذاب نه رشید هستند و نه استوار. اما در مورد امام زمان علیه السلام چگونه است؟ پدر بزرگوار و جدّ امجد ایشان حضرت امیرالمؤمنین علیهالسّلام هستند که رسول خدا صلیالله علیه و آله در همین خطابهی شریف در مورد ایشان فرمودند: «لا تَأخُذُهُ فِی اللهِ لَومَةُ لائِمٍ- در راه رضای خدا از ملامت و سرزنش بدگویان باکی نداشت» لذا ایشان «اَلسَّدید» استوار و محکم هستند.
6– 2- 14- اَلا اِنَّهُ الْمُفَوَّضُ اِلَیْهِ
«آگاه باشید! هموست که اختیار امور جهانیان به او سپرده شده.»
اوست آن کسی که به او تفویض شده است. مفوض الیه یعنی به او واگذار شده است. چه چیزی واگذار شده؟ امر دین خدا. در این جا معنای تفویض این است که کسی کاری را به کسی واگذار کند و واگذارکننده، سلب اختیار نکند؛ کسی که کاری به او واگذارشده، اختیار داشته باشد با اختیارِ برترِ واگذارکننده. خداوند وقتی امر دین را به اهل بیت علیهم السلام واگذار کند، از خودش سلب اختیار نمیشود. تفویض امور به آنها از جانب خداوند به معنای سلب اختیار از خدا نیست؛ زیرا املکیّت و سلطنت خداوند متعال در تمام لحظات و آنات، در تمام قدرتها و علمها و هستی وجود دارد. «ألا إنَّهُ الْمُفَوَّضُ إلَیهِ»: خداوند متعال به املکیّت خودش کارها را به او واگذار کرده است. او چون مرد وحی است، دریای وحی را در اختیار او گذاشته است. هراندازه خودش صلاح بداند پیمانه بردارد. او صلاح میداند که کجا حکم را بگوید، کجا حکم را نگوید، کجا کمش را بگوید، کجا افراد را قدرت بدهد و کجا قدرت ندهد و… این تفویضها به امام زمان علیهالسّلام شده است. باید دست ایشان باز باشد؛ زیرا حکومت جهانی عدل و توحید به حضرت واگذارشده و ایشان موعود تمام ملل و ادیان هستند و مقام عصمتشان از اینکه اشتباه کنند، نگاهشان میدارد.
یک مثال ساده مطلب را روشن میسازد. خدای متعال برخی اعمال و کارها را حرام برخی را حلال و برخی را هم مباح اعلام کرده است. مثلا اگر یک بچهای بخواهد از بقالی سر کوچه خرید کند، این نه حلال است و نه حرام و مثلا مباح است. اما پدر این بچه میتواند این قضیه را برای او حرام کند یا حلال و اگر به فرزند خود بگوید حق نداری از این بقالی خرید کنی، این عمل برای او حرام میشود. این مسأله در قدرت خدا هیچ اختلال و مشکلی ایجاد نمیکند زیرا امر خرید را مباح کرده است، اما یک سری اختیارات را هم به پدر داده است تا این قضیه را حلال یا حرام اعلام کند. به نظر میرسد این مثال میتواند معنای تفویض بهتر مشخص نماید.
6– 2- 15- ألا إنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَيْنَ يَدَيْهِ
«آگاه باشید! پیشینیان از قرنها قبل ظهور او را پیشگویی کردهاند.»
پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود آگاه باشید آن حضرت کسی است که تمام پیشینیان، انبیاء پیشین از قرون قبلی به او بشارت دادهاند. پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله میفرمایند: «ألا إنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَیْنَ یْدَیهِ» و نفرمودهاند فقط کتب آسمانی، بلکه اَعَم گفتهاند. تمام گروههای سیستم دینی و غیردینی به وجود این مهدی که قیامکننده و اصلاحکننده است و حکومت جهانی تشکیل میدهد، بشارت دادهاند.
این بشارت در دلِ مردم هم وجود دارد و حتّی مردم به طور فطری هم منتظر یک مصلحی هستند که جهان را از عدل و داد پر کند، همانگونه که از ظلم و جور پرشده باشد.
6– 2- 16- ألا إنَّهُ الْباقی حُجَّةً وَ لاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَ لا حَقَّ إلاّ مَعَهُ وَ لانُورَ إلاّ عِنْدَهُ
«هشدار! اوست حجّت پایدار و پس از او حجّتی نخواهد بود. راستی و روشنایی جز با او نیست.»
«إنَّهُ الْباقی حُجَّةً»: روایات فراوان اسلامی در کتب شیعه و اهل تسنن اثبات و تعیین کردهاند که پس از پیامبر اکرم صلیالله علیه و اله دوازده امام خواهند بود و مشخصات دوازده امام را فرمودهاند. دوازدهمین آن بزرگواران، وجود مقدّس امام زمان، حجّت غائب، حضرت مهدی علیهالسّلام هستند که دین الاهی تا قیامت به ایشان پایدار خواهد بود.
ایشان آخرین حجّتی هستند که مردم را هدایت میکنند (چه در غیبت، چه در ظهور). ایشان در حجّیّت خودشان پایدار هستند. حجّت و امامی پس از ایشان نخواهد بود. البتّه روایاتی داریم که پس از حکومت امام زمان علیهالسّلام، برخی از ائمه علیهم السّلام میآیند و حکومت میکنند. اصل رجعت، اصلی مسلم و قطعی است که قرآن کریم، روایات و ادعیه فراوان آمده است. رجعت از ضروریات مذهب است! یکی از بهترین کتابهایی که به صورت خاص به موضوع رجعت پرداخته، کتاب الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة نوشته مرحوم شیخ حر عاملی رحمة الله علیه است. اعتراف به باور اصیل رجعت در زیارات و ادعیه فراوانی آمده است. به عنوان مثال در زیارت جامعه کبیره میخوانیم که مقرٍّ برجعتکم. وجود و رجعت حسینی و ائمه علیهم السلام در حضور امام زمان علیه السلام مثل حضرت عیسی است و منافات با حجیّت حضرت ندارد. امیر و فرمانده و حجت بر همگان وجود مقدس صاحب الزمان علیه السلام است اما در کنار ایشان حضرت سیدالشهداء علیه السلام نیز حضور دارند. همان گونه که حضرت عیسی برمیگردد و از پیغمبری هم دست برنداشتهاند ولی در عین حال پشت سر امام زمان علیه السلام نماز میخوانند، لذا هیچ مانعی ندارد که ائمه قبلی (علیهم السلام) نیز رجعت بفرمایند و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز حضور داشته باشند. بنابراین همان گونه که وجود همزمان حضرت عیسی (علیه السلام) و حضرت مهدی علیه السلام به صورت همزمان مانعی ندارد، همین طور منافاتی بین امام زمان و وجود سایر ائمه علیهم السلام در زمان رجعت وجود ندارد.
وَ لا حَقَّ إلاّ مَعَهُ: حق آن امر ثابت و آن امر مسلم و آن شئ یا سخنی که هیچ مشکلی نداشته باشد. چه کسی در رفتارش صد درصد به خدا وصل است آن طور که بگویم حق با او است؟ بدون شک کسی که ولی خداست. چون تمام رفتار، گفتار و حرکاتش تابع اراده خداست لذا بعد از خدا در طول، حق اوست و بقیه حقوق با او سنجیده میشود. ایشان محور حقّ هستند اگر دنبال حقی هستیم باید ببینیم که حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از چه چیزهایی رضایت دارند و خوشحال میشوند؟ چه چیز را به رسمیت میشناسند؟ چه چیز را حق میدانند؟ زیرا حقی جز با وجود حضرت نیست.
وَ لانُورَ إلاّ عِنْدَهُ: هیچ تاریکی در خط مشی ائمه اطهار علیهم السلام نیست. امام زمان علیه السلام روشنگر راه در هر زمینهای هستند. پس اگر میخواهید راه برایتان روشن باشد باید متصل به امام زمان علیه السلام شوید.
6– 2- 17- اَلا اِنَّهُ لا غالِبَ لَهُ وَ لا مَنْصُورَ عَلَیْهِ
«هان! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزندهی او یاری نخواهد گشت.»
آگاه باشید که بر آن حضرت هیچ کس و هیچ چیز غلبه کننده و پیروز شونده نیست. نه حتی در زمان ظهور بلکه در همین زمان غیبت هم اگر تمام سازمانهای اطلاعاتی دنیا هم با تمام تجهیزات و ماموران اطلاعاتی با هم بسیج بشوند هم تا مکان حضرت را شناسایی کنند، نمیتوانند.
وقتی هم که ظاهر بشوند در آن زمان هم تمام ارتشهای دنیا با کلیه ادوات نظامی، تسلیحات اتمی و موشکهای قاره پیما و … نمیتوانند بر حضرت غلبه کنند. هیچ کس با هیچ نیرویی نمیتواند بر حضرت غلبه کند، لذا اگر مدعی دروغین، مغلوب دیگران شد یا اعلام ظهور کرد و باز در سوراخی خزید و پنهان شد او قطعا و یقینا مهدی صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیست.
به عنوان مثال در حال حاضر عدهای به دنبال فردی به نام احمد اسماعیل بصری راه افتادهاند و او را امام سیزدهم از ائمه بیست و چهارگانهی، قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میدانند. اگر پیروان ایشان به همین نکته توجه داشته باشند، به لطف خداوند متعال به راحتی میتوانند به راه حق و پیروی از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باز گردند. جناب احمد اسماعیل بصری در سال 2008 میلادی قیام کرده و در کتابهای مورد تایید خودش به این قیام و شکست در این اقدام مسلحانه اعتراف کرده است! با توجه به همین معیار مشخص میشود که او نمیتواند مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد! چرا که شکست خورده و هم اکنون یا مخفی شده و یا این که از دنیا رفته و رهبران این جریان از طریق فیس بوک به جای او نشستهاند.
بهترین نشان برای شناختن حضرت این است که اگر دیدی آقا تا آمد زندانی شد، بدانید که او امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیست. بیخودی دنبالش نروید. نمیخواهد از او دفاع کنید. امام زمان علیه السلام که مغلوب چهار تا سرباز و پاسبان نمیشوند! همین الان در کربلا و عراق چند نفر پیدا شدهاند که ادعا کردهاند ما امام زمان هستیم و متاسفانه همین الان یک عده انسانهای نا آگاه هم دنبال اینها هستند؟! در صورتی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حجت را بر همه تمام فرمودند و نشانهای درخشان برای امام زمان علیه السلام قرار داده است که مردم گمراه نشوند و فرمودند اَلا اِنَّهُ لا غالِبَ لَهُ هیچ کس بر او غلبه پیدا نمیکند وَ لا مَنْصُورَ عَلَیْهِ. منصور علیه کلمهای خاص است و نیاز به توضیح دارد. فرض کنید دو نفر با هم نزاع میکنند. یک نفر بر دیگری غلبه میکند. طرف مغلوب اما از چند نفر کمک میخواهد و خلاصه این دفعه او پیروز میشود! در کلام عرب این معنی را منصور علیه میگویند.
یعنی نه کسی میتواند بر وجود مقدس امام زمان علیه السلام غلبه مستقیم پیدا کند و نه هم منصور علیه است. یعنی اگر دنیا تمام نیروهاش را جمع کند و همه امکانات ارتشهای جهان را به خدمت گیرند که جمع شوید تا بر حضرت پیروز شوند و نصرت یابند، نمیتوانند.
سوالی در اینجا پیش میآید که چه به حضرت کمک شود یا نشود ایشان همواره پیروز است پس یاری حضرت معنا ندارد! البته که اگر مومنان به حضرت کمک رسانند و ایشان را یاری کنند برای خودشان شرافت است و شدیداً سبب ارتقای معنوی میشود. اهل بیت علیهم السلام هم به این امر تاکید فراوان دارند و در ثواب نصرت و یاری امام زمان علیه السلام روایات بسیاری وجود دارد و در ادعیه هم فراوان آمده است. مقامی که یاران امام زمان علیه السلام دارند فوق تصور است. لذاست که امام رضا علیه السلام در قنوت نماز روز جمعه میفرمایند: وَ اجْعَلني مِنْ انصارِهِ،[15] مرا از ياوران او قرار ده.
6– 2- 18- اَلا وَ اِنَّهُ وَلِىُّ اللَّهِ فى اَرْضِهِ وَ حَكَمُهُ فى خَلْقِهِ، وَ اَمینُهُ فى سِرِّهِ وَ عَلانِیَتِهِ
«آگاه باشید! او ولیّ خدا در زمین، داور او در میان مردم و امانتدار امور آشکار و نهان است.»
گاهی مقامات بالاتر برای انجام دادن کاری، سرپرستی تعیین میکنند. مثلا برای استان خراسان رضوی استاندار تعیین میکنند و میگویند این فرد در استان از سوی ما ولایت دارد. حضرت امیرالمومنین علیه السلام مالک اشتر را از سوی خود به ولایت مردم مصر تعیین میکنند و میفرمایند: ای مردم مصر! مالک اشتر ولی من در منطقه شماست. نه این که بر من ولایت دارد، بلکه از سوی من ولایت دارد.
گاهی خدای متعال که خالق کائنات و هستی است از سوی خود ولی و سرپرست تعیین میکند. در اذان داریم که اشهد ان علی ولی الله. یعنی چه؟ یعنی امیرالمومنین علیه السلام از سوی خدا ولی است.[16] اینجا هم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مورد امام زمان علیه السلام میفرماید اَلا وَ اِنَّهُ وَلِىُّ اللَّهِ فى اَرْضِهِ. امام زمان علیه السلام کسی است که از سوی خدای متعال نه تنها بر استان خراسان، نه تنها بر کشور ایران، نه تنها بر آسیا بلکه در روی زمین ولایت الهیه دارند! آن هم نه بر بشر بلکه بر کل مخلوقات اولی به تصرف هستند![17] یعنی تصرف امام زمان علیه السلام حتی از تصرف مخلوقات در خودشان هم بالاتر است زیرا از سوی خدا بر روی زمین ولایت دارد. به همین جهت بلافاصله میفرماید وَ حَكَمُهُ فى خَلْقِهِ. او حَکَم خداست در بین خلقش. خدا او را به حَکَمیت قرار داده است و هر چه گفت هرگز رد نمیشود. زیرا حَکَم کسی است که فصل الخطاب سخن میگوید و سخن او بالاترین و آخرین سخن است.
همچنین میفرمایند: وَ اَمینُهُ فى سِرِّهِ وَ عَلانِیَتِهِ. از صفات برجسته و مقامات عالیه و از درجات خیلی خیلی رفیع که حتی همگان از اولیاء خدا به این مقام نمیرسند، مقام امین خدای متعال است. در زیارت معتبرهی امین الله که برای زیارت ائمه اطهار علیهم السلام وارد شده است داریم که اَلسَّلامُ عَلَيک يا اَمينَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.[18] با این مقدمه به بیان معنای عبارت وَ اَمینُهُ فى سِرِّهِ، یعنی امینِ سِرِّ خدای متعال پرداخته میشود.
گاهی دو همکار قدیمی، خیلی خوب با هم سالیان سال کار میکنند و احیاناً از اسرار خوب و بدِ یکدیگر نیز آگاه هستند. بعد از این که سالهای متمادی همکاری خوبی با هم داشتند، فرض کنید این دو همکار، به مشکلی بر میخورند و نه تنها نمیتوانند با هم کار کنند بلکه خدای ناکرده با هم دشمن هم میشوند. اولین کاری که میکنند این است که در همهی نشست و برخواستها، مردم را از اسرار و عادات بد یکدیگر آگاه میکنند و سرّ همدیگر را آشکار میکنند. این مدل در همه زمینههای اجتماعی در ادارات در دعوایهای سیاسی و جناحی در دولتها حتی در زندگی زناشویی که نزدیکترین انسان ها به هم هستند، ممکن است اتفاق بیفتد و گوش همه با این مطالب آشناست.
با توجه به این مثال، ببینید کسی که خداوند متعال او را امین خودش در اسرار و آشکارش فرموده، چه جایگاهی است؟! کسی که تمام اسرار جهان پیش روی اوست، تمام پیچیدگیهای عالم را میداند. اسرار انرژیهای عالم مثل انرژی هستهای، انرژی خورشیدی و … را میداند. میتواند از این انرژیها دقیقترین و پیچیدهترین اسلحهها را تهیه کند. هر اثری را که خدای متعال در هر جا پنهان کرده است او میداند. میداند که فرضا اگر برگ فلان گیاه با برگ گیاه دیگری مخلوط شود، مادهای به دست میآید که میتواند تمام انواع سرطان را درمان کند. اما خدای متعال دستور میدهد که فعلا در پس پرده غیبت باشد.
از آن طرف هم او آگاه بر اسرار همه بشر است، از اسرار هر دغلکاری آگاه است. هیچ عاملِ نفوذی نمیتواند به حکومت حضرت راه پیدا کند. لذا هیچ کودتایی علیه حضرت شکل نمیگیرد. هیچ حقه بازی نمیتواند ظلم کند و آبروی حضرت را ببرد. به نام امام زمان علیه السلام دزدی کند و بعد دنبال کارش برود. چقدر در نظامهای سیاسی دنیا این موارد بطور روزمره اتفاق میافتد؟ عوامل نفوذی با تمام وجود تا مرز اسقاط حکومتها پیش میروند و از مجازات هم فرار میکنند. اما در حکومت عدل الهی که به دست صاحب الزمان علیه السلام است هیچ عامل نفوذی جا ندارد چون امین خدا در اسرارش است و نمیگذارد که این کارها را انجام شود.
[2] كتاب سليم بن قيس الهلالي / ج2 / 628 / الحديث العاشر[1] ….. ص : 620
[3] الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة / النص / 471 / 8 – فصل أفصل في ذكر طرف من صفاته و منازله و سيرته: عَنْهُ عَنْ مُوسَى بْنِ سَعْدَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُرَاسَانِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْمَهْدِيُّ وَ الْقَائِمُ وَاحِدٌ فَقَالَ نَعَمْ فَقُلْتُ لِأَيِّ شَيْءٍ سُمِّيَ الْمَهْدِيَّ قَالَ لِأَنَّهُ يُهْدَى إِلَى كُلِّ أَمْرٍ خَفِيٍّ وَ سُمِّيَ الْقَائِمَ لِأَنَّهُ يَقُومُ بَعْدَ مَا يَمُوتُ إِنَّهُ يَقُومُ بِأَمْرٍ عَظِيمٍ.
[4] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، جلد 36، صفحه 195-باب نصوص الله عليهم من خبر اللوح و الخواتيم و ما نص به عليهم في الكتب السالفة و غيرها
[5] الكافي (ط – الإسلامية)، ج1، ص: 536، بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ (علیهم السلام) كُلَّهُمْ قَائِمُونَ بِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى هَادُونَ إِلَيْهِ، حدیث اول: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ زَيْدٍ أَبِي الْحَسَنِ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ أَبِي نُعَيْمٍ قَالَ: أَتَيْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ هُوَ بِالْمَدِينَةِ فَقُلْتُ لَهُ عَلَيَّ نَذْرٌ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ إِنْ أَنَا لَقِيتُكَ أَنْ لَا أَخْرُجَ مِنَ الْمَدِينَةِ حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّكَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ أَمْ لَا فَلَمْ يُجِبْنِي بِشَيْءٍ فَأَقَمْتُ ثَلَاثِينَ يَوْماً ثُمَّ اسْتَقْبَلَنِي فِي طَرِيقٍ فَقَالَ يَا حَكَمُ وَ إِنَّكَ لَهَاهُنَا بَعْدُ فَقُلْتُ نَعَمْ إِنِّي أَخْبَرْتُكَ بِمَا جَعَلْتُ لِلَّهِ عَلَيَّ فَلَمْ تَأْمُرْنِي وَ لَمْ تَنْهَنِي عَنْ شَيْءٍ وَ لَمْ تُجِبْنِي بِشَيْءٍ فَقَالَ بَكِّرْ عَلَيَّ غُدْوَةً الْمَنْزِلَ فَغَدَوْتُ عَلَيْهِ فَقَالَ (علیه السلام) سَلْ عَنْ حَاجَتِكَ فَقُلْتُ إِنِّي جَعَلْتُ لِلَّهِ عَلَيَّ نَذْراً وَ صِيَاماً وَ صَدَقَةً بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ إِنْ أَنَا لَقِيتُكَ أَنْ لَا أَخْرُجَ مِنَ الْمَدِينَةِ حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّكَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ أَمْ لَا فَإِنْ كُنْتَ أَنْتَ رَابَطْتُكَ وَ إِنْ لَمْ تَكُنْ أَنْتَ سِرْتُ فِي الْأَرْضِ فَطَلَبْتُ الْمَعَاشَ فَقَالَ يَا حَكَمُ كُلُّنَا قَائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ قُلْتُ فَأَنْتَ الْمَهْدِيُّ قَالَ كُلُّنَا نَهْدِي إِلَى اللَّهِ قُلْتُ فَأَنْتَ صَاحِبُ السَّيْفِ قَالَ كُلُّنَا صَاحِبُ السَّيْفِ وَ وَارِثُ السَّيْفِ قُلْتُ فَأَنْتَ الَّذِي تَقْتُلُ أَعْدَاءَ اللَّهِ وَ يَعِزُّ بِكَ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ وَ يَظْهَرُ بِكَ دِينُ اللَّهِ فَقَالَ يَا حَكَمُ كَيْفَ أَكُونُ أَنَا وَ قَدْ بَلَغْتُ خَمْساً وَ أَرْبَعِينَ سَنَةً وَ إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ أَقْرَبُ عَهْداً بِاللَّبَنِ مِنِّي وَ أَخَفُّ عَلَى ظَهْرِ الدَّابَّةِ.
[6] آلعمران : 19
[7] الرعد، 43 (کافران می گویند: تو فرستاده [خدا] نیستی. بگو: کافی است که خدا [با آیات محکم و استوار قرآنش] و کسی [چون امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب] که دانش کتاب نزد اوست، میان من و شما [نسبت به پیامبری ام] گواه باشند.)
[8] العنكبوت، 49 (بلکه این قرآن، آیات روشنی است در سینه کسانی که به آنان معرفت و دانش عطا شده است.)
[9] آلعمران، 7 (و حال آنکه تفسیر واقعی و حقیقی آنها را جز خدا و استواران در دانش نمیدانند.)
[10] طه، 13و من تو را [به پیامبری] برگزیدم، پس به آنچه وحی می شود، گوش فرا دار.
[11] اسراء،101 و به راستی به موسی آن گاه که نزد بنی اسرائیل آمد، نه معجزه روشن دادیم.
[12] طه : 24 به سوی فرعون برو؛ زیرا او [در برابر خدا] سرکشی کرده است.
[13] الْمُنْتَهَى إِلَيْهِ مَوَارِيثُ الْأَنْبِيَاءِ وَ لَدَيْهِ مَوْجُودٌ آثَارُ الْأَوْصِيَاء. بحار الأنوار (ط – بيروت) / ج99 / 84 / باب 7 زيارة الإمام المستتر عن الأبصار الحاضر في قلوب الأخيار المنتظر في الليل و النهار الحجة بن الحسن صلوات الله عليهما في السرداب و غيره . ص : 81
[14] زاد المعاد – مفتاح الجنان، ص 404
[15] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد / ج1 / 367 / و أما القنوت فيها ….. ص : 364
[16] إِنَّمٰا وَلِيُّكُمُ اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا اَلَّذِينَ يُقِيمُونَ اَلصَّلاٰةَ وَ يُؤْتُونَ اَلزَّكٰاةَ وَ هُمْ رٰاكِعُونَ (المائدة، 55) سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانی [مانند علی بن ابی طالب اند] که نماز را برپا میدارند و در حالی که در رکوعند [به تهیدستان] زکات میدهند.
[17] اَلنَّبِيُّ أَوْلىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ (الأحزاب، 6) پیامبر، نسبت به مؤمنان از خودشان اولی و سزاوارتر است.
[18] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد / ج2 / 738 / زيارة أمير المؤمنين (علیه السلام) يوم الغدير ….. ص : 738