واکاوی کلمه ی اسباط در قرآن و روایات
چکیده
جریان مدعی یمانی، برای اثبات اعتقاد خود مبنی بر وجود امامانی پس از آخرین حجت الهی یعنی حضرت محمد بن الحسن عسکری علیه السلام، به ادله ی مختلفی استناد کرده و در تلاش هستند با استفاده از روایات افراد را نسبت به این تفکر ترغیب کرده و به زعم خود معتقد به امامت احمد الحسن نمایند.
یکی از دلایلی که آنان برای اثبات ادعای خود بیان می کنند، روایتی از یک فرد مورد اعتماد در پشت یک کتاب به خط امام حسن عسکری علیه السلام است. این روایت در جلد 37 بحارالانوار آمده است.
در این مقاله، به بررسی روایت مورد استناد آنان و پاسخ به ادعای ادامه ی امامت در نسل امام عصر علیه السلام می پردازیم.
واژگان کلیدی: یمانی، احمدالحسن، امام عصر، امام حسن عسکری، ادله امامت،نوادگان امام حسن عسکری
مقدمه
اسباط یک کلمه ی عربی است که ازریشه ی سبط به معنای نوه گرفته شده است .مدعیان دروغین مهدویت چون اساسأ مدرک قابل قبولی برای اثبات ادعای خودندارنددست به تفسیر وتوجیه روایات اهل بیت زده تابتوانندمقام ومنصبی رابرای خوداثبات کنند.یکی ازاین روایات قابل استنادآنها روایت امام حسن عسکری علیه السلام است که به نقل ازایشان درپشت یک کتاب پیداشده وهیچگونه سند دیگری ازآن دردسترس نبوده است.مدعیان ادعامی کنندمنظورازاسباط که حضرت عسکری دراین روایت آورده اند فرزندان امام زمان حضرت حجت بن الحسن العسکری است.
واما جواب مابه این مدعیان دروغین:
روایت مورد استناد فرقه ی یمانی:
وَ قَالَ بَعْضُ اَلثِّقَاتِ وَجَدْتُ بِخَطِّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَكْتُوباً عَلَى ظَهْرِ كِتَابٍ: قَدْ صَعِدْنَا ذُرَى اَلْحَقَائِقِ بِأَقْدَامِ اَلنُّبُوَّةِ وَ اَلْوَلاَيَةِ وَ نَوَّرْنَا اَلسَّبْعَ اَلطَّرَائِقَ بِأَعْلاَمِ اَلْفُتُوَّةِ فَنَحْنُ لُيُوثُ اَلْوَغَى وَ غُيُوثُ اَلنَّدَى وَ فِينَا اَلسَّيْفُ وَ اَلْقَلَمُ فِي اَلْعَاجِلِ وَ لِوَاءُ اَلْحَمْدِ وَ اَلْعَلَمُ فِي اَلْآجِلِ وَ أَسْبَاطُنَا خُلَفَاءُ اَلدِّينِ وَ حُلَفَاءُ اَلْيَقِينِ وَ مَصَابِيحُ اَلْأُمَمِ وَ مَفَاتِيحُ اَلْكَرَمِ فَالْكَلِيمُ أُلْبِسَ حُلَّةَ اَلاِصْطِفَاءِ لَمَّا عَهِدْنَا مِنْهُ اَلْوَفَاءَ وَ رُوحُ اَلْقُدُسِ فِي جِنَانِ اَلصَّاقُورَةِ ذَاقَ مِنْ حَدَائِقِنَا اَلْبَاكُورَةِ وَ شِيعَتُنَا اَلْفِئَةُ اَلنَّاجِيَةُ وَ اَلْفِرْقَةُ اَلزَّاكِيَةُ صَارُوا لَنَا رِدْءاً وَ صَوْناً وَ عَلَى اَلظَّلَمَةِ أَلْباً وَ عَوْناً وَ سَيَنْفَجِرُ لَهُمْ يَنَابِيعُ اَلْحَيَوَانِ بَعْدَ لَظَى اَلنِّيرَانِ لِتَمَامِ اَلطَّوَاوِيَةِ وَ اَلطَّوَاسِينِ مِنَ اَلسِّنِينَ. 1
ترجمه روایت:
يكى از اشخاص مورد اعتماد گفت بخط امام عسكرى (عليه السّلام) در پشت كتابى ديدم نوشته است: بر قله كوههاى بلند با گامهاى نبوت و ولايت بر آمديم و طريقههاى هفتگانه را با نور جوانمردى روشن كرديم، ما شيران بيشه شجاعت و باران ژاله سخاوتيم در ميان ما شمشير و قلم در دنيا و پرچم حمد و علم در آينده است] نوادگان ما پيشوايان دين و همسوگندان يقين و چراغهاى روشن امتها و كليد جود و بخششند[، موساى كليم بزيور برازنده نبوت آراسته گرديد چون او را وفادار يافتيم و روح القدس در بهشت آسمان سوم از ميوههاى تازه رسيده چشيد و شيعيان ما گروه نجات يافته و پاكانند پشت و پناه و حافظ و نگهبان براى ما و بر عليه ستمگران همداستان و متحدند بزودى چشمههاى زندگى بعد از شرارههاى آتش بر آنها مىجوشد. پس از تمام شدن دوران طواوية و طواسين.
توضيح: اين حكمت بالغه و نعمتهاى سرشارى است كه به گوشهاى كر و ناشنوا مي خورد و كوههاى سربلند كوتاهتر از آن است كه بر قله آن برسد صلوات الله عليهم اجمعین.
نکته ی مهم
قبل ازپرداختن به روایت مذکور، این نکته حائز اهمیت است که نه نام این فرد مورد اعتماد مشخص است و نه نام کتاب و نویسنده ی آن، و از همه مهمتر اینکه این فرد چگونه تشخیص داده این خط مربوط به امام حسن عسکری است.
اولاً این متن برای بار اول در قرن هشتم یعنی حدود پانصد سال پس از شهادت امام علیه السلام بدون هیچ سندی با این عبارت ثبت شده که: «نوشته ای به خط امام پیدا شد». خوب چه کسی آن را پیدا کرد؟ از کجا فهمید خط امام است؟ چگونه بعد از پانصد به دست این نویسنده رسید؟ در این پانصد سال کجا بود که هیچ حدیث شناس دیگری آن را نقل نکرد؟
ثانیاً در تمام فقرات این متن، مراد از «ما» عموم اهل بیت علیهم السلام است نه شخص امام عسکری علیه السلام، خصوصا که در ابتدا خود را دارای قدمهای نبوت و ولایت می شمرند حال آنکه نبوت برای پیامبر بوده نه ائمه.
لذا منظور از «اسباط ما» نیز نه نوه های خودشان که نوه هایی از خاندان نبوت هستند که دارای مقام خلافتند و اینها همان یازده امام می باشند که همه شان نوه های پیامبر بودند، همچنانکه امام حسین علیه السلام فرمودند: «از ما دوازده مهدی است که اولینش امیر المومنین و آخرینش نهمین فرزند من است که همو امام قائم به حق می باشد». 2
غیر از اینکه با وجود احادیث متواتر مبنی بر حصر عدد ائمه و اوصیا و خلفا در دوازده نفر، جایی برای تمسک به این منقولات بی سند و شبهه ناک باقی نمی ماند.
ادعای فرقه ی یمانی
آنچه در این روایت مورد سوء استفاده اتباع احمد بصری قرار گرفته؛ عبارت »اسباطنا خلفاء الدین «است، آنها بر این باورند که مراد از اسباط، فرزندان یا نوادگان امام حسن عسکری »علیه السلام» بوده و آن را حمل بر فرزندان امام مهدی »علیه السلام» و خلافت آنان می کنند.
نتایج
در واقع در نگاه فرقه ی یمانی، منظور امام حسن عسکری از جمله ی نوادگان ما، فرزندان امام زمان علیه السلام هستند که قرار است بعد از ایشان پیشوایان دین باشند، و آن نوادگان احمد اسماعیل بصری و فرزندانش هستند.
استفاده از صيغه ی جمع نشانگر سخن گفتن به نيابت از کليت است و نه بيان امر شخصی.
اینکه می فرمایند: اسباطنا خلفاء الدین (نوادگان ما خلفای دین هستند)، یعنی فرزندان پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» و اولاد نسل اندر نسل حضرت امیر «علیه السلام» خلفا دین هستند. اگر می فرمودند اسباطی خلفاء الدین (نوادگان من خلفای دین هستند) شاید آن موقع می توانستيم ادعا کنيم مراد برخی اولاد امام زمان «علیه السلام» است.
أسباط درلغت به معنای نوادگان، فرزندان و قبیله است و گروهی معتقدند یک کلمه عبری است که به معنای عصا می باشد. اما آنچه باید مورد توجه قرار بگیرد، بررسی کلمه اسباط در فرهنگ دینی است. ابتدا کلمه ی اسباط در قرآن و کلام ائمه اطهار علیهم السلام را مورد بررسی قرار می دهیم.
واکاوی کلمه ی اسباط در قرآن:
کلمه ی اسباط در قرآن کریم در ۵ آیه از ۴ سوره قرآن (بقره، آل عمران، نساء، اعراف) آمده است که دو مورد از آنها را بررسی می کنیم.
سوره بقره آیه ۱۳۶
قُولُوا آمَنَّا بِاللهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ إِلى إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِيَ مُوسى وَ عيسى وَ ما أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ.
بگوييد: «ما به خدا ايمان آوردهايم؛ و به آنچه بر ما نازل شده؛ و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط (پيامبران از فرزندان يعقوب) نازل گرديده، [و همچنين] آنچه به موسى و عيسى و ساير پيامبران از طرف پروردگارشان داده شده است، و فرقى ميان آنها نمىگذاريم و ما در برابر [فرمان] خدا تسليم هستيم».
از مصادیق مشهور اسباط در این آیه انبیای بنی اسرائیل، قبائل دوازده گانه بنی اسرائیل و پیامبرانی از نسل حضرت یعقوب می باشد.
سوره نساء ایه ۱۶۳
إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَيْنا إِلى إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عيسى وَ أَيُّوبَ وَ يُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَيْمانَ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً.
ما به تو وحى فرستاديم؛ همانگونه كه به نوح و پيامبران بعد از او وحى فرستاديم؛ و [نيز] به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط (پيامبران از فرزندان يعقوب) و عيسى و ايوب و يونس و هارون و سليمان وحى نموديم؛ و به داود زبور بخشيديم.
اسباط در این آیه درکنار نام سایر پيامبران مانند حضرت ابراهیم «علیه السلام» و حضرت یعقوب «علیه السلام» قرارگرفته با یک ویژگی و آن اینکه در آیه کلمه ی «اوحینا» بکار رفته است یعنی بر اسباط هم وحی صورت می گرفته است و همگان باید از آنها تبعیت می کردند.
واکاوی کلمه ی اسباط در روایات:
نکته ی اول:
روایتی از طریق یعلی بن مره عامری در منابع اهل سنت آمده است. متن این روایت در کتاب «المصنف» ابن ابیشیبه استاد بخاری این چنین آمده است:
حَدَّثَنَا عَفَّانُ، قَالَ: حَدَّثَنَا وُهَیْبٌ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُثْمَانَ، عَنْ سَعِیدِ بْنِ اَبِی رَاشِدٍ، عَنْ یَعْلَی الْعَامِرِیِّ، اَنَّهُ خَرَجَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ الَی طَعَامٍ دَعُوا لَهُ، فَاِذَا حُسَیْنٌ یَلْعَبُ مَعَ الْغِلْمَانِ فِی الطَّرِیقِ، فَاسْتقبَلَ اَمَامَ الْقَوْمِ ثُمَّ بَسَطَ یَدَهُ وَطَفِقَ الصَّبِیُّ یَفرُّ هَاهُنَا مَرَّةً وَهَاهُنَا، وَجَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ یُضَاحِکُهُ حَتَّی اَخَذَهُ رَسُولُ اللَّهِ فَجَعَلَ احْدَی یَدَیْهِ تَحْتَ ذَقَنِهِ وَالْاُخْرَی تَحْتَ قَفَاهُ، ثُمَّ اَقْنَعَ رَاْسَهُ رَسُولُ اللَّهِ فَوَضَعَ فَاهُ عَلَی فِیهِ، فَقَبَّلَهُ، فَقَالَ: حُسَیْنٌ مِنِّی وَاَنَا مِنْ حُسَیْنٍ، اَحَبَّ اللَّهُ مَنْ اَحَبَّ حُسَیْنًا، حُسَیْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْاَسْبَاطِ. 3
یعلی بن مره عامری میگوید: همراه رسول خدا به مهمانی که دعوت شده، بود خارج شدم. حسین (علیهالسّلام) همراه کودکان در میان راه بازی میکرد. رسول خدا جلوی آنها ایستاد و دست خود را گشود؛ اما این کودک (امام حسین) از این طرف به آن طرف فرار میکرد و رسول خدا او را به خنده میآورد. تا این که حضرت او را گرفت یک دستش را زیر چانه و دست دیگر را در پیشت گردنش قرار داد سپس سرش را بالا گرفت و دهانش را به دهان حسین گذاشت و او را بوسید. پس از آن فرمود: حسین از من است و من از حسینم، خداوند دوست بدارد کسی را که حسین را دوست بدارد. حسین نوهای از نوادگان است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم در این روایت امام حسین علیه السلام را سبطی از اسباط می نامند، یعنی امام حسن و دیگر ائمه، اسباط دیگر ایشان هستند.
نکته ی دوم:
درروایتی دیگر از امام باقر علیه السلام نقل شده است:
ما أُنْزِلَ إِلی إِبْراهِیمَ یَعْنِی الصُّحُفَ وَ الْأَسْباطِ حَفَدَهًُْ یَعْقُوبَ وَ ….
امام باقر (علیه السلام) فرمودند: مراد از آنچه که بر ابراهیم نازل شد، صحف و منظور از «اسباط»، یاران و نوادگان یعقوب (علیه السلام) است و…. 4
کلمه ی حَفَدَهً را به دوگونه ترجمه می کنند:
معنای اول؛ به معنای خدمتکار و یار؛ که در اینجا امام باقر علیه السلام می فرمایند: اسباط یاران حضرت یعقوب بودند.
طبق این روایت امام باقر علیه السلام، شاید منظورِ امام از اسباط، یاران ایشان باشد.
معنای دوم؛ حفده به معنای فرزندِ فرزند می باشد. در واقع اگر اسباط، حفده ی (نوه ی) حضرت یعقوب باشند باید فرزند ِفرزند باشند.
یعنی اسباط فرزندِ فرزند امام هستند و پیشوایی نوه های ایشان باید از فرزند بلافصل امام زمان علیه السلام شروع شود نه از فرزند نسل پنجم.
نکته ی سوم:
حَنَانِ بْنِ سَدِير ٍقَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ أ َكَانَ أَوْلاَدُ يَعْقُوبَ أَنْبِيَاءَ قَالَ لاَ وَلَكِنَّهُمْ كَانُوا أَسْبَاطاً أَوْلاَدَ اَلْأَنْبِيَاءِ وَلَمْ يُفَارِقُوا إِلاَّ سُعَدَاءَ تَابُوا وَ تَذَكَّرُوا مِمَّا صَنَعُوا. 5
حنان بن سدیر از پدرش نقل کرده است که به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: آیا فرزندان یعقوب علیه السلام، پیامبر بودند؟ حضرت فرمود: خیر! ولی آنان نوادگان و فرزندان انبیا بودند و همگی سعادتمندانه، از دار دنیا رخت بربستند و پیش از مرگ، توبه کرده و اعمال خود را به یاد آوردند.
برطبق فرمایش امام باقر صرف نوه ی حضرت یعقوب بودن دلیل و مدرک برای نبوت نیست.
اینکه امام حسن عسکری می فرمایند اسباط ما، خلفای دین هستند، این سخن امام هیچگونه امامت و ولایتی را برای آنها اثبات نمی کند شاید آنها انسانهای بسیار خوبی هستند که مردم را در دینداری کمک می کنند و مردم از آنها پیروی می کنند.
«خلیفه»، لزوما به معنای وصی و امام بعد از ایشان نیست. به این روایت توجه کنید:
امام صادق می فرمایند که امام زمان عج شخصی از اهل بیت خودشان را به عنوان «خلیفه» در مکه می گذارند و خودشان به سمت مدینه می روند، ولی اهل مکه آن خلیفه را می کشند، امام زمان عج، شخص دیگری را به عنوان «خلیفه» قرار می دهند، باز هم او را می کشند و ادامه ی حدیث…
يستخلف منها رجلا من أهله ، فإذا سار منها وثبوا عليه فيقتلونه ، فيرجع إليهم فيأتونه مهطعين مقنعي رؤسهم يبكون ويتضرعون ، ويقولون: يا مهدي آل محمد التوبة التوبة فيعظهم وينذرهم ، ويحذرهم ، ويستخلف عليهم منهم خليفة و يسير ، فيثبون عليه بعده فيقتلونه. 6
روشن است که این «خلیفه» که کشته می شود، امام بعد از امام زمان عج نخواهد بود. بنابراین، خلیفه لزوماً به معنای امام نخواهد بود.
نتیجه ی نهایی
هرچند که علامه مجلسی استاد حدیث را قبول داریم، اما به لحاظ سلسله سند، ثابت نشد که روایت “اسباطنا” را امام حسن عسکری علیه السلام فرموده اند.
- در یک روایت راجع به پیامبران پیشین، گفته شده که اسباط، پیامبرانی بودند که به آنها وحی می شد و مردم وظیفه داشتند از آنها تبعیت کنند.
- و در روایتی دیگر، گفته شده که اسباط، پیامبر نبودند.
اما راجع به جانشینان پیامبر خاتم ص، روشن شد که:
- «سبط» کلمه خاص به عبارتی یک اصطلاح هست، برای امام حسن و امام حسین سلام الله علیهما.
- و اسباط هم یعنی ائمه دوازده گانه؛ همون طور که در قرآن ، منظور از اسباط بنی اسرائیل، اوصیاست پس منظور از اسباط،
هم می تواند امام حسن و امام حسین باشد.
و هم دوازده نفر وصی ای که خدا برای رسول خدا انتخاب کرده، که این تعداد نه بیشتر میشوند و نه کم تر.
ضمن اینکه وقتی به آدرس روایت در کتاب بحار مراجعه کردیم متوجه شدیم این روایت از حضرت عسکری نیست و تعدادی از ثقه آن را گفتند.
پس با بررسی قرآن و روایت این نتیجه حاصل می شود که اسباط پیامبرانی بودند که به آنها وحی میشده و مردم وظیفه داشتند که از آنها تبعیت کنند و هم اینکه اسباط به امام حسن و امام حسین و فرزندان امام حسین تا حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف گفته می شده است
امام رضا(علیه السّلام) فرمود: خداوند کسانی را که سخن را از معنای اصلی آن منحرف کرده و تحریف می کنند، لعنت کند.
این لعنت به احمد بصری و ناظم العقیلی و اتباع اونها هم دلالت دارد.
منابع
- بحار الأنوارالجامعة لدُرر أخبار الأئمة الأطهار، محمدباقر مجلسی، ج ۷۵، ص ۳۷۸
- بحار الأنوارالجامعة لدُرر أخبار الأئمة الأطهار، محمدباقر مجلسی، ج۶۴، صفحه ۲۱
- بحار الأنوارالجامعة لدُرر أخبار الأئمة الأطهار، محمدباقر مجلسی، ج ۱۲، ص ۲۹۱
- مصنف ابن ابیشیبه، ابن ابیشیبه، ابوبکر، ج۶، ص۳۸۰