اهانت به امیرالمومنین علیه السلام
بررسی چند نمونه از اهانتهای احمد اسماعیل بصری به امیرالمومنین علیه السلام
چکیده
يکي از شگردهای مدعيان دروغين امامت برای هم رديف قرار دادن خود با حضرات معصومين علیهم السلام، پايين آوردن شأن و مقام آنان مي باشد.
مدعی دروغین معاصر- احمد بصری- با گستاخي و خباثت مدعي شده است که: شأن نزول آيه «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ» در سوره ی والعصر، در مورد حضرت علي علیه السلام مي باشد.
همچنین، با برداشت غلط از آيه ی 54 سوره ی کهف، حضرت علي علیه السلام را انسان نادان و ضعيفي می داند که بر باطل جدل مي کرد، نعوذ بالله.
در حالی که با استفاده از روایات اهل بیت علیهم السلام و آیات قرآن در باب واژه ی «خسر»، ادعای اهانت آمیز احمد بصری رد می شود.
کلمات کلیدی: والعصر، انسان، خسر، امیرالمؤمنین
مقدمه
اهانت اول
احمد بصری در پاسخ به معنی آیه «إِنَّ الإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ» می نویسد:
امیرالمؤمنین علی علیه السلام انسان است و ایشان نسبت به حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله در خسران و زیان کاری است؛ چرا که مقام پیامبر صلیاللهعلیهوآله برتر و عظیم تر از مقام امام علی علیه السلام می باشد.
حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله شهر کمالات الهی در خلق یا شهر علم است و علی علیه السلام باب و دروازه آن می باشد. پیامبر صلیاللهعلیهوآله صاحب مقام محمود و صاحب مقام قاب قوسین یا نزدیکتر است و آن حضرت کسی است که چون به اندازه ی سوراخ سوزنی برایش فتح وگشایش حاصل شد و بین حق و خلق به نوسان درآمد، و امیرالمؤمنین علیه السلام پایین تر از این مقام و مرتبه است و آن حضرت می فرماید: «اگر پرده از برایم برداشته شود، چیزی بر یقینم افزوده نگردد». یعنی همان پوشش و حجاب لاهوت که برای محمد صلی الله علیه وآله وسلم برداشته شد. 1
الف.اما اهل بیت علیهم السلام این آیه را شامل دشمنان خود می دانند: عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: سَأَلْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ و الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ قَالَ ع الْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ الْقَائِمِ علیه السلام إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ یَعْنِی أَعْدَاءَنَا إنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ، یعنى دشمنان ما. 2
ب.و سوگند به خدا که سورهی والعصر دربارهی اوست: به نام خداوند بخشنده مهربان. قسم به زمان که انسان در زیان است. مگر علی که ایمان آورده و به درستی و شکیبایی آراسته است». 3
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در خطبه روز غدیر میفرماید: «فِي عَلِيٍّ وَ اللَّهِ نَزَلَ سُورَةُ وَ الْعَصْرِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ إِلَّا عَلِيٌّ الَّذِي آمَنَ وَ رَضِيَ بِالْحَقِّ وَ الصَّبْر»
ج.در قرآن کریم بیش از بیست مرتبه واژه “خسر” ذکر شده که بلااستثناء همگی آنها بار معنایی بسیار زیانکارانه ای دارند. به عنوان مثال:
- وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللهِ وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبيناً. 4
کسانی که به جای خداوند متعال، شیطان را ولی خود قرار داده اند.
- قُلْ لِمَنْ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلْ لِلهِ كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فيهِ الَّذينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ. 5
کسانی که ایمان نیاورده اند.
- الَّذينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمُ الَّذينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ. 6
کسانی که امام زمان خود را نشناخته اند.
- قَدْ خَسِرَ الَّذينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ اللهِ حَتَّى إِذا جاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قالُوا يا حَسْرَتَنا عَلى ما فَرَّطْنا فيها وَ هُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزارَهُمْ عَلى ظُهُورِهِمْ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ. 7
کسانی که لقای الهی را دروغ انگاشته اند.
- قَدْ خَسِرَ الَّذينَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَه افْتِراءً عَلَى اللهِ قَدْ ضَلُّوا وَ ما كانُوا مُهْتَدينَ. 8
کسانی که از روی بی خردی و نادانی، فرزندان خود را کشته اند.
- وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازينُهُ فَأُولئِكَ الَّذينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِما كانُوا بِآياتِنا يَظْلِمُونَ. 9
هر کس میزان های عمل او سبک باشد.
- وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كَأَنْ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ ساعَةً مِنَ النَّهارِ يَتَعارَفُونَ بَيْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ اللهِ وَ ما كانُوا مُهْتَدينَ.10
کسانی که دیدار خدا را دروغ شمردند.
اهانت دوم
يکي از ادعاهاي احمد بصري تفسير آيات قرآن است که در اين مورد اهانت هاي زيادي به انبياء و ائمه در کتب وي و اتباعش به چشم مي خورد.
از آياتي که احمد بصري در ذيل آن اظهار نظر کرده است آيه 54 سوره کهف مي باشد.
«وَلَقَدْ صَرَّفْنا فى هذَالْقُرْآنِ للِنّاسِ مِنْ كُلِّ مَثَل وَكانَ الاِنْسانُ اَكْثَرُ شَىْء جَدَلا»
و در اين قرآدن، از هرگونه مثلى براى مردم، بيان كرده ايم؛ ولى انسان بيش از هرچيز، به مجادله مى پرازد.11
احمد بصري در ذيل اين آيه اهانت بسيار سخيفي را به اميرالمؤمنين علیه السلام کرده و وي مدعي است اين آيه در شأن حضرت علي نازل شده است،چنانچه وي در کتاب متشابهات چنين مي گويد:
سوال 126:معني اين سخن خداوند متعال چيست؟ «کان الانسان اکثر شيء جدلا». 12
جواب: و جدل در اين آيه يعني کلام حق و حجت آوردن با آن بر اهل باطل و انسان در اين آيه يعني علي بن ابي طالب و انسان هرگاه گمراه شود به باطل مجادله مي نمايد ومجادله بين اهل باطل اگر بر عقل سالم عرضه شود که امور را به دور از هواي نفس و تعصب بررسي ميکند ناداني و ضعف است .13
احمد بصري در حالي مدعي شده است که شأن نزول اين آيه در مورد اميرالمؤمنين علیه السلام است که وقتي به قرآن رجوع ميکنيم متوجه مي شويم خداوند در اين آیه و آيات بعد، صفات انسان هاي گمراه و کافر را بيان ميکند:
«وَلَقَدْ صَرَّفْنا فى هذَالْقُرْآنِ للِنّاسِ مِنْ كُلِّ مَثَل وَكانَ الاِنْسانُ اَكْثَرُ شَىْء جَدَلا. وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَي وَيسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلَّا أَنْ تَأْتِيهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ أَوْ يأْتِيهُمُ الْعَذَابُ قُبُلًا. و َمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَيجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آياتِي وَمَا أُنْذِرُوا هُزُوًا. وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِي مَا قَدَّمَتْ يدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَي قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَي الْهُدَي فَلَنْ يهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا».14
و در اين قرآن، از هرگونه مثلى براى مردم، بيان كرده ايم؛ ولى انسان بيش از هرچيز، به مجادله مى پردازد
و چيزي مردم را بازنداشت از اينكه -وقتي هدايت به سراغشان آمد- ايمان بياورند و از پروردگارشان طلب آمرزش كنند، جز اينكه (خيره سري كردند؛ گويي مي خواستند) سرنوشت پيشينيان براي آنان بيايد، يا عذاب (الهي) در برابرشان قرار گيرد! ما پيامبران را، جز بعنوان بشارت دهنده و انذار كننده، نمي فرستيم؛ اما كافران همواره مجادله به باطل مي كنند، تا (به گمان خود) حق را بوسيله آن از ميان بردارند! و آيات ما، و مجازاتهايي را كه به آنان وعده داده شده است،به باد مسخره گرفتند! چه كسي ستمكارتر است از آن كس كه آيات پروردگارش به او تذكر داده شده، و از آن روي گرداند، و آنچه را با دستهاي خود پيش فرستاد فراموش كرد؟! ما بر دلهاي اينها پرده هايي افكنده ايم تا نفهمند؛ و در گوش هايشان سنگيني قرار داده ايم (تا صداي حق را نشنوند)! و از اين رو اگر آنها را به سوي هدايت بخواني، هرگز هدايت نمي شوند!
احمد و تبيعت از اهل سنت
احمد بصري در حالي چنين توهيني را به اميرالمؤمنين علیه السلام نسبت داده است که اين سخنش ريشه در روايات و عقائد اهل سنت دارد نه کلام ائمه علیهم السلام.
اهل سنت روايتي را در صحيح بخاري نقل کرده اند که حضرت علي علیه السلام در موردی راجع به نماز، با پيامبر ص جدل کرده و باعث ناراحتی ایشان شده است!!
حدثنا أبو الْيَمَانِ قال أخبرنا شُعَيْبٌ عن الزُّهْرِيِّ قال أخبرني عَلِيُّ بن حُسَيْنٍ أَنَّ حُسَيْنَ بن عَلِيٍّ أخبره أَنَّ عَلِيَّ بن أبي طَالِبٍ أخبره أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم طَرَقَهُ وَفَاطِمَةَ بِنْتَ النبي عليه السَّلَام لَيْلَةً فقال ألا تُصَلِّيَانِ فقلت يا رَسُولَ اللَّهِ أَنْفُسُنَا بِيَدِ اللَّهِ فإذا شَاءَ أَنْ يَبْعَثَنَا بَعَثَنَا فَانْصَرَفَ حين قُلْنَا ذلك ولم يَرْجِعْ إلي شيئا ثُمَّ سَمِعْتُهُ وهو مُوَلٍّ يَضْرِبُ فَخِذَهُ وهو يقول «وكان الْإِنْسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا».
از علي بن ابي طالب روايت است که گفت: رسول خدا شبي نزد او و فاطمه آمد و گفت: آيا شما نماز نمي گذاريد؟من گفتم نفسهاي ما در دست خداوند است و چون بخواهد که ما را برخيزاند بر مي خيزاند و آنگاه که سخنم را تمام کردم آن حضرت بازگشت و در پاسخم چيزي نگفت، سپس در حالي که پشت گردانيده بود و با دست بر ران خويش مي زد شنيدم که مي گفت آدمي جدل پيشه تر از همه چيز است. 15
روشن شد که احمد بصري عقيده ی اهل سنت را أخذ کرده و به واسطه اين روايت جعلي به اميرالمؤمنين علیه السلام جسارت کرده است.
تحريف روايت ابن شهر آشوب
خيانت بعدي که احمد بصري و پيروان وي انجام داده اند اين است که در پاورقي کتاب اينگونه القاء کرده اند که اين روايت را علماي شيعه در کتب روايي شيعه از لسان مبارک پيامبر صلیاللهعلیهوآله نقل کرده اند و آدرس مناقب ابن شهر آشوب را بيان کرده اند، اما هنگامي که به کتاب ابن شهر آشوب رجوع مي کنيم متوجه مي شويم که ايشان تصريح مي کند که اين روايت را اهل سنت نقل کرده اند و احمد بصري اين تصريح ابن شهر آشوب را قيچي کرده و فقط خود روايت را نقل ميکند.
أبوبكر الشيرازي في كتابه عن مالك عن أنس عن ابن شهاب، وأبو يوسف يعقوب بن سفيان في تفسيره، وأحمد بن حنبل وأبو يعلي في مسنديهما قال ابن شهاب أخبرني علي بن الحسين ان أباه الحسين بن علي أخبره ان علي بن أبي طالب أخبره ان النبي طرقه وفاطمة بنت رسول الله فقال ألا تصلون؟ فقلت: يا رسول الله إنما أنفسنا بيد الله فإذا شاء أن يبعثنا – أي يكثر اللطف بنا – فانصرف حين قلت ذلك ولم يرجع إلي ثم سمعته وهو مول يضرب فخذيه يقول: وكان الانسان يعني علي بن أبي طالب أكثر شئ جدلا – يعني متكلما بالحق والصدق. 16
این درحالی است که در منابع شیعه، روایاتی در مورد عدم گرفتن عقيده از روايات اهل سنت بيان شده است.
چنانچه مرحوم کليني در کتاب شريف کافي از امام صادق علیه السلام چنين بيان کرده است: 17
قال الصادق علیه السلام: «دَعُوا مَاوَافَقَ القَوْمَ؛ فَإِنّ َالرُّشْدَ فِي خِلَافِهِمْ». امام صادق علیه السلام فرمود: هر سخني که موافق سخن اهل سنت باشد را کنار بگذاريد و راه صحيح درمخالفت با اعتقاد آنان است.
حال که روشن شد احمد بصري بعد از تقطيع سخن ابن شهر آشوب چنين عقيده توهين آميزي را از اهل سنت گرفته است، جالب است بدانیم او در یک رفتار متناقض و دوگانه، در کتبش تصريح کرده است: ما حق گرفتن عقيده از اهل سنت نداريم زيرا ائمه تصريح کرده اند رشد در مخالفت با آنان است.
به عنوان مثال، او در کتاب توهم بي خدايي در خصوص عدم پذيرش روايات اهل سنت و نادرستي پذيرش آنها گفته است: «چگونه است که اين گروه از شيعيان، نسبت به امر تقيه و قاعده “الرشد في خلافهم” (راه درست در مخالفت با اهل سنت است)، که ائمه بر آن تأکيد ورزيده اند غفلت کرده اند».
آنها غافل شدند يا خود را به غفلت زدند که روايتي را که ترجيح داده بودند موافق با عقيده ي مخالفان خاندان محمد (عليهم السلام ) است … و حال آن که اينها اصحاب عقايد فاسد هستند و به هنگام تعارض، راه درست در مخالفت با آنها است.18
احمد و اتباعش در کتب ديگر هم صراحتاً تصريح کرده اند که نه تنها حق گرفتن عقيده از روايات اهل سنت را ندارند بلکه بايد خلاف آن را أخذ کنند، چنانکه ناظم العقيلي يکي از بزرگان جريان احمد بصري در کتابش چنين مي گويد:
از اهل بيت علیهم السلام وارد شده است: آن چه با اين قوم (اهل سنت) موافقت دارد را رها کنيد چرا که رشد درمخالفت با آن هاست. 19
-
پاسخ اتباع احمد:
عده اي از اتباع احمد در پاسخ به اين اهانت احمد بصري به اميرالمومنين علیه السلام مدعي شده اند که منظور احمد بر اين است که حضرت علي انساني است که از روي حق و راستي با اهل باطل جدل مي کند.
-
ما در پاسخ به اين ادعا مي گويیم:
اولاً: اين سخن احمد با سياق آيات تطبيق ندارد زيرا مجادله در اين آيات، مجادله احسن نيست، بلکه مجادله بر باطل است.
ثانیاً: احمد بصري براي ادعاي خودش به روايتي از اهل سنت استناد کرده است که در اين روايت ثابت مي شود اين مجادله، مجادله احسن نبوده است، زیرا که اميرالمؤمنين علیه السلام به خاطرعدم اشتياق به عبادت خداوند و نماز شب و ترجيح خواب بر نماز شب با پيامبر صلیاللهعلیهوآله به جدل و مجادله برخاست.
ثالثاً: اگر ما اين ادعای اتباع احمد را بپذيريم که طبق آيه و روايتي که احمد استدلال کرده است امير المؤمنين علیه السلام بر حق بوده است و با باطل مجادله کرده است پس بايد قبول کنيم که در مجادله بين پيامبر صلیاللهعلیهوآله و حضرت علي علیه السلام حق با حضرت علي علیه السلام بوده است و آن کسي که باطل بوده و از روي گمراهي با ايشان مجادله کرده است خود پيامبر صلیاللهعلیهوآله مي باشد، نعوذ بالله.
پس در نتيجه، احمد بصري يا اهانت به اميرالمؤمنين علیه السلام کرده است يا به خود پيامبر صلیاللهعلیهوآله، و البته جایگاه آخرتی کسي که چنين اهانتي را مرتکب بشود براي همگان واضح و آشکار است.
نتیجه
- احمد بصری چگونه ادعای علم الهی را دارد، در حالی که در عمل دچار تناقض و دوگانگی شده است؟
- احمد بصری چگونه ادعای جانشینی پیامبر صلیاللهعلیهوآله را دارد، در حالی که به حضرت و وصی ایشان- امیرالمؤمنین علیه السلام- آشکارا توهین کرده است؟
- اتباع احمد بصری چگونه ادعای ثقلین دارند، در حالی که امام نار آنها بر خلاف ثقلین عمل کرده، روایات اهل سنت را ملاک عمل و درنتیجه توهین به امیرالمؤمنین علیه السلام قرار داده است؟
- اتباع احمد بصری با پایین آوردن شأن و مقام اهل بیت علیهم السلام، سعی در هم رديف کردن رهبر خویش -مدعی دروغین امامت- با اِئمه الهی دارند، مشابه روشی که سردمداران سقیفه با جعل روایاتی در کتاب هایشان نسبت به پيامبر صلیاللهعلیهوآله در پیش گرفتند.
قضاوت با شما…
آیا به راستی با این حجم از اهانت ها، اصلاً احمد بصری مسلمان هست!؟ چه برسد برای وی مقام امامت هم قائل بشویم؟
منابع
- المتشابهات جلد 3 – ص143-144، سوال 109
- کتاب کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص 565
- التحصين لأسرار ما زاد من كتاب اليقين، النص، سیدبن طاووس، دارالکتاب، ص 585
- ابن شهر آشوب، مناقب آل ابي طالب، ج2، ص 260
- متشابهات احمد بصري، ج4، ص10
- ترجمه صحيح البخاري، ج1، ص 379
- مناقب آل ابي طالبابن شهر آشوب، ج1، ص 324
- توهم بي خدايي احمد بصری، ص 196
- تواتر اخبار در استمرار امامت بعد از صاحب الزمان، ناظم العقيلي، ص62
- ترجمه كافي، ج1، ص27
- متشابهات، ج4،ص25 و 26
پی نوشت
- المتشابهات، جلد 3، ص143-144
- کتاب کمال الدین و تمام النعمة ج2، ص 565
- التحصين الأسرار ما زاد من كتاب اليقين، النص، سیدبن طاووس، دارالکتاب، ص 585
- سوره النساء آیه 119
- سوره انعام آیه 12
- سوره انعام آیه 20
- سوره انعام آیه 31
- سوره انعام آیه 140
- سوره الاعراف آیه 9
- سوره یونس آیه 45
- کهف، آیه 54
- کهف، آیه 54
- متشابهات احمد بصري ج4، ص10
- کهف، آیات 54 الي57
- ترجمه صحيح البخاري ج1ص 379
- مناقب آل ابي طالب ابن شهر آشوب ج1 ص 324
- ترجمه كافي، ج1، ص27
- توهم بي خدايي احمد بصری ص 196
- تواتر اخبار در استمرار امامت بعد از صاحب الزمان، ناظم العقيلي ص62